کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

انزوای دیگری

شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۱، ۰۵:۳۹ ب.ظ

بی تو پیچیده ست در گوشم صدای دیگری
چشم من در چشم های آشنای دیگری


زودتر - از آنچه باید - پیر گشتم ! مادرم -
کاشکی میکرد در حقم دعای دیگری!


مستجاب الدعوه بودم تا به امروز؛ اینقَدَر –
سجده میکردم اگر سمت خدای دیگری


زود شستم باخبر میشد و میفهمید اگر-
پای من می رفت توی کفش های دیگری!


آمدم دنبال تو تا پاتوق آن روزها !
نه در آن جا بودی و نه هیچ جای دیگری!


بعد تو دیگر سفر چیزی به غیر از این نبود:
رفتن از یک انزوا تا انزوای دیگری!


برنگشتی از سفر تا اینکه کم کم در افق
جای پایت محو شد با جای پای دیگری!

  • ۹۱/۱۱/۲۸
  • آیدین

محو

انزوای دیگری

افق

دیدگاه‌ها (۴)

عجب شعری بود !!
بسییییییییییییییی حال کردم! {به قول کیانا خانم}
پاسخ:
مرسی.
قشنگ خوندم! گفتم که قشنگه!
سپاس!!
پاسخ:
مرسی!
=)))))))))
نه اتفاقا چون درسته شک کردم!!
+الهی!! دلم سوخت برات یه لحظه! :دی
++یـــه لحظه! فقط!!
پاسخ:
راستی
شعر ، رو قشنگ بخون ، معنی داره
قشنگ بود!
+ افق!!
++ آیدین انزوا رو خودت نوشتی!!؟ :دی
پاسخ:
اشتباهه؟
:(
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی