کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

هیزم شکن و فرشته

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۰۰ ق.ظ

روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود ،

تبرش افتاد تو رودخونه!

وقتی در حال گریه کردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت.

” آیا این تبر توست؟”

هیزم شکن جواب داد: ” نه”

فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر توست؟

دوباره، هیزم شکن جواب داد : نه

فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟

جواب داد: آره.

فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد

و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد

یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب.

هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟

اوه فرشته، زنم افتاده توی آب

فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟

هیزم شکن فریاد زد ” آره ”

فرشته عصبانی شد. ” تو تقلب کردی، این نامردیه”

هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش.

سوء تفاهم شده. میدوونی، اگه به جنیفر لوپز ” نه” میگفتم تو میرفتی

و با کاترین زتاجونز می اومدی. و باز هم اگه به کاترین زتاجونز ”نه” میگفتم تو میرفتی

و با زن خودم می اومدی و من هم میگفتم آره .

اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی اما فرشته، من یه آدم فقیرم

و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره!

  • ۹۲/۰۴/۰۲
  • محمدرضا اکبری

دیدگاه‌ها (۱)

خیییییلی باحال بود.

کسی نظر نذاشته بود چون فک کنم یه کم طولانی بود.

ولی من خوندم.

مرسی.

پاسخ:
خواهش میکنم!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی