گویند: «تقلب مفهومی است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:
تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را
تاریخچهی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش را تکان داد
و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانهی کودکان فلک بخت مکتب بود...
یه تریپی شاعرا دارن کـ میگن :
زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی
من موندم این که اینقدر تلاش کرده کـ نبینه چرا خودشو لو میده؟!
آ.ن: ﯾﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﺷﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﯿﺪﺵ ﻣﺎﻟﻪ ﻓﺮﺩﺍﺱ!! ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻣﺶ ﯾﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﻪ؟!