تصور کنید در اتاق مشغول معاش هستید که متاسفانه هر نیم ساعت یکبار یک عدد یخچال (!) در اتاقتان را باز میکند، چند ثانیهای به شما خیره میشود و سپس در را میبندد! بله. به این عمل انتقام میگویند! [!]
البته در مورد باز کردن یخچال بنده پیشنهاد میکنم کارخانجات لوازم خانگی درِ یخچال را شفاف بسازند. چون نه تنها یه نسل آدم فراخ (!) و روانپریش را نجات میدهند بلکه عمر مفید یخچال هم بالا میرود!
اصلاً این بازکردن در یخچال هم مشکل بزرگیست. [برای اطلاعات بیشتر به یخچال گرایی مراجعه کنید]
انسانها هنگام خوشحالی، ناراحتی، کسلی، بیحوصلگی و حتی هنگام تماس با تلفن هم در یخچال را باز میکنند، درونش را نگاه میکنند و دوباره میبندند. حتی مشاهده شده طرف در یخچال را میبسته و دوباره باز میکرده تا ببیند چیز جدیدی میآید یا خیر :|
البته بنده به کسانی که به طور مداوم سراغ یخچال میروند توصیه میکنم که فریزر را هم یه نگاهی بیاندازند، شاید بستنیای، چیزی یافت شود!
هر چند یخچال خانهی ما که وضعیتش مانند دل و جیبمان است! که البته از نقش من در پر یا خالی بودن یخچال هم نمیتوان گذشت. وضعیت روحی یخچال ما با وضعیت جسمی من رابطهی کاملا عکس وجود دارد.
به طوری که هنگام سلامتی کامل و به ویژه هنگامی که بنده گرسنه هستم تنها فرق یخچال مذکور با کمد خانهمان چراغِ درونش است و بالعکس. یعنی اگر منِ بختبرگشته مریض شوم (خدا نکنه!) یا به هر دلیلی اشتهایم کور شود، آنوقت است که از تخم طوطی آمازونی تا شتر بریان در فوق الذکر یافت میشود. حال تصور کنید ماه مبارک رمضان باشد و من احیانا بخواهم روزه بگیرم! حال بیا و تماشا کن!
در مورد چراغِ یخچال هم باید عرض کنم که این حقیر در ۱۱ سالگی فکر میکردم که شخصی درون یخچال پنهان شده و مسئول این امر است (بعد الان جوونای مملکت میان از شکست عشقی میخونن :|) که بعدها مشخص شد شایعهای بیش نبوده!
و سوال آخر از شما:
- در قدیم که یخچال نبود، انسانها اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکردند؟
- ۱۹ دیدگاه
- ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۰