- ۸ دیدگاه
- ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۱۰
آ.ن: با وجود سطحی بودن و روان بودن لحن این شعر ، بسیار شعر عمیقیه ، حتما" بخونین.
خونه ما توی آپارتمانه، آپارتمانی کـ خیلی مامانه
همسایه هایی کـ همه قاطی ان، اکثرنم آدمای لاتی ان
خونه اول خونه شهینه، با 28 تا بچه توش می شینه
شهین خانم آدم راحتیه واسه خودش عمه امتیه!
بنده خدا کـ سنی هم نداره این همه بچه از کجا می آره؟
به احتساب من ورپریده، هردو سه ماه یه بار، سه بار زاییده!
حقوق شوهرش بخور نمیره، بچه می آره یارانه بگیره
همسایه بالایی ما حمیده، پشت تموم مردا رو خمیده
رو گردن تک تکمون سواره، از همه محله آتو داره!
فکر می کنه خونه ش یه جور معدنه، سی ساله داره خونه شو می کَنه!
آشغالاشو می ریزه تو کریدور، ماشینشو می شوره تو آسانسور
صدای ضبطشو زیاد می کنه هر غلطی دلش بخواد می کنه
دستامونو بدجوری بسته نامرد، نمی شه اعتراضی هم بهش کرد
با مدرکاش رومونو کم می کنه، می آد حیاط«بگم؟بگم؟» می کنه!
همسایه روبه روییمون جواده، دهن و چن جای دیگه ش گشاده!
صب تا غروب تو خونه شون می خوابه، آدم دس به پول نه دس به آبه
می ترسیدیم بگنده یا بمیره، آخه هف هش ساله حموم نمی ره
بچه های محله آروم آروم با همدیگه جوادو بردن حموم
روی تمام لیف و کیسه ها زرد، صابون جوادو دید حسابی کف کرد
به موش یه سیم فاز، به پاش سیم نول، یه ربع گذاشتنش تو تشت الکل!
با صابون و شامپو ستیزه کردن، جوادو آخرش یونیزه کردن!
آوردنش بیرون مث جنازه، تازه دیدیم بنده خدا چه نازه!
بعد حموم، جواد شکل مداد شد، شلوارشم دیگه براش گشاد شد
همسایه آخری یه خورده چیزه، چیز یعنی چیز ننه مرده چیزه!
مَرده ولی همه ش عشوه می ریزه، خودت بگیر دیگه، یه کم مریضه
پشت سرش حرف و حدیث زیاده، راه می ره با یه عالمه افاده
رفیقاشم برادر دینی ان، تصادفا البته قزوینی ان
یکی تو ذهنم داره چیزی می گه: داری دیوونه می شی، بسه دیگه
همه ش توهمه، توهم بده، فکرای کشدارتو هی کش نده
کی گفته خونه ات تو آپارتمانه؟ آپارتمانی کـ خیلی مامانه؟
ببین داری توی خودت می گندی، بسه دیگه به چی داری می خندی؟
به این کـ دیوونه شدم می خندم، دارم به رویای خودم می خندم
خونه ما توی آپارتمانه، آپارتمانی کـ خیلی مامانه!
آ.ن: داروین می گفت انسان ها میمون های تکامل یافته اند
و من کسی را می شناسم که هنوز تکامل نیافته!