کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

۴۵ مطلب با موضوع «متفرقه» ثبت شده است

آیدین هستم.

می‌خواستم مطمئن شم حمید و محمد هوای وبو دارن که برم.

ولی خب نه از حمید خبری هست و نه از محمد!

نمی‌دونم چیکار کنم.

منتظرم ببینم چه اتفاقی می‌افته. نمی‌تونم همینجوری برم. ولی نمی‌تونمم پست بذارم. چون یکم مشغله و اینا اجازه نمیده.

حمید و محمد بیاین اعلام وجود کنین که خیالم راحت شه.

ای بابا ...

  • آیدین

 

سازمان ملل , دموکراسی , فلسطین , خون , شهادت , مقاومت , کودک , صهیونیست , انگلیس , آمریکا , اسرائیل , بی‌بی‌سی , من‌و‌تو , جنایت , بسه؟

  • آیدین

وقتی یک دفترچه یادداشت را برمی‌داری و شروع به نوشتن می‌کنی.

یا وقتی لپ‌تاپ را روشن می‌کنی و شروع به نوشتن می‌کنی.

یکی از مهم‌ترین اتفاقات دنیا در حال شکل گیریست. تو می‌خوای افکارت را به دیگران برسانی.

سال‌هاست وبلاگ می‌نویسیم و به این امر حتما افتخار می‌کنیم.

همان ۱۶ شهریور ۱۳۸۰ که سلمان جریری اولین وبلاگ پارسی را نوشت همه‌مان می‌دانستیم قرار است در یک فضای باز افکارمان را به دکمه‌های کیبورد بسپاریم. حال بماند همه‌ی ناملایماتی که دیده شد.

می‌خوام به عنوان کمترین عضو جامعه‌ی بزرگ وبلاگ‌نویسان ایرانی روز قلم را به همه‌ی ایران، مخصوصا اهل قلم تبریک بگویم. باشد که زین پس وبلاگی آزادتر و کم دغدغه‌تر داشته باشیم.

 

یک برگشتم.

دو ببخشید اگه یه مدت وبلاگ به هم ریختست.

سه از این به بعد کم کم محو میشم!

چهار امیدوارم بتونم موقع کنکور وبلاگ رو نگه‌دارم. وگرنه باید شما زحمتشو بکشین!

  • آیدین


نمی‌خوام بگم آرژانتین کلی ستاره داره. نمی‌خوام بگم داور خیلی به نفعشون گرفت. نمی‌خوام بگم اون پنالتی رو برامون نگرفت و ما به ناداوری باختیم نه به قدرت آرژانتین.

می‌خوام بگم ما خیلی خیلی خیلی بیشتر از آرژانتین تلاش کردیم و بهتر بازی کردیم و این بازی یه بازی خجالت‌آور واسه آرژانتین بود.

این پستم به افتخار همه‌ی یوزپلنگایی که توی زمین با غیرت بازی کردن.

اگه آرژانتین رو آرژانتین بدونیم. ایران رو ایران. ما بردیم. و السلام.

 

- کاور: پنالتی‌ای که بود و برامون نگرفتن :(

  • آیدین

 

شعر، سروده، چامه یا چکامه یکی از کهن‌ترین گونه‌های ادبی و شاخه‌ای از هنر می‌باشد.

اشعار همیشه می‌توانند در زندگی ما نقش مهمی را ایفا کنند. گونه‌ای از هنر که بی‌شک آسوده‌تر از سایرین بر دل می‌نشیند. خواندن شعر برای هر کسی می‌توانند موجب فرح و آرامش شود اما ...

 

مشکل:‌ در زندگی ماشینی امروز، هر کسی زمان و موقعیت خواندن اشعار طولانی را ندارد. بدین صورت که یک انسان قرن ۲۱ـم واقعاً فرصت خواندن بوستان سعدی را به طور کامل ندارد!

راه حل: نیاز نیست حتماً از اشعار بلند و رمان‌های منظوم (قالباً مثنوی‌ها) استفاده کرد. بلکه می‌توان از اشعار کوتاه پارسی نیز به همان مقدار بهره برد.

مشکل:‌ پیدا کردن شعر خوب میان این همه‌ی شعر کوتاه بسیار مشکل به‌نظر می‌رسد. البته اشعار موجود معمولاً از لحاظ ساختار قوی هستند اما راه دسترسی به اشعار دست‌چین شده و زیبای‌ پارسی چیست؟

راه حل: بنده می‌خواهم وبلاگ دوستت‌دارم‌ها سهم فراموشی نیستند نوشته‌ی پرنیان خانم را معرفی کنم. خودِ بنده از این وبلاگ استفاده می‌کنم و به دیگران هم توصیه می‌کنم حتما استفاده کنند. این وبلاگ اشعار کوتاه و عاشقانه‌ی پارسی را به تفکیک شاعر گلچین می‌کند و امیدوارم نهایت استفاده را از این وبلاگ ببرید.

حمایت: برای حمایت از این وبلاگ اشعار مورد علاقه خودتان را برای این وبلاگ بفرستید و همچنین می‌‌توانید مانند بنده در یک پست این وبلاگ را معرفی کنید!

  • آیدین

به در شد!

خسته نباشید.

تبریک و تسلیت میگم.

  • آیدین

 19:00| 9 اسفند 92  نوشته‌شده توسط: parham | apameh

 

نمی دونم این پسته؟

پیشنهاده؟

درخواسته؟

یا یه نظرسنجی؟

حالا هرچی هست: سلام، بعضیا شاید منو بشناسن بعضیا هم نه ! parham | apameh

قصه رو  از اینجا شروع میکنم:

 15 مرداد بود ، توی یه سالن فوتبال، گوشه زمین نشسته بودیم که یهو (در آن واحد) آیدین پیشنهاد ایجاد یه سایتو تو زیر مجموعه "کمی تا قسمتی طنز" به من داد. منم که تا اون موقع 27 وبلاگ ساخته بودم و بعد از 72 سایت هم بیخیالشون شده بودم، بدجوری  پیشنهاد آیدین رو مغزم راه میرفت. همش تو فکر ایجاد سایت  بودم که بعد  از چند  ماه  یهو بطور  ناگهانی اسم " آپامه" [نام دختر شپی تارمن سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر باوی (آپامه) ازدواج کرد] تو ذهنم اوج گرفت. از همون موقع تصمیم گرفتم که اسم سایتو آپامه بذارم.

حالا داشتم دیوونه میشدم که موضوش چی باشه؟؟؟؟

طنز؟ جوک؟ اس ام اس؟ موزیک؟ وااااااااااااااااای

به پیشنهاد یکی از دوستام موضوع سایتو "اس ام اس" گذاشتم و برای اینکه شاید در آینده گسترشش بدم و جوک و طنزم زیاد کنم تیتر سایتو  گذاشتم: "مرجع آزاد نوشته های پارسی" .

1 ماه مدام روش ور رفتم تا بالاخره 20 دی تمومش کردم و چون افتتاحش  با امتحانات تداخل داشت طی اعلام قبلی 30 دی قرار بود سایت افتتاح بشه!

+ 29 دی شد ساعت 11:30  شب یه حسی گفت این کارو نکن بیشتر  درموردش فکر کن و از این جور چیزا که ایشالله خدا اون حسو لعنت کنه!

هرچی میکشم از دست اونه! و بخاطر اون لعنتی از اون روز تا حالا با خودم درگیرم!

حالا خواستم اینجا تو "کمی تاقسمی طنز" از دوستان یه سوالی بپرسم و قول میدم بعد از اتمام نظر سنجی به مدت دو هفته سایت افتتاح بشه!

سوالم اینه شما به عنوان یه یک طنزی دوست دارین موضوع سایت آپامه چی باشه؟

1.طنز [چون این دسته آیدینه ، اولویتشم با اونه]

2.جوک [لطیفه]

3.اس ام اس

4.موزیک

5. آزاد [یه موضوع رو خودتون مطرح کنید!]

لطفا عدد گزینه مورد نظر را به حالت انگلیسی به شماره ***  :دی، شوخی کردم تو همین دیدگاه ها نظرتونو بگین!

فقط خواهشم اینه که هرکی که از اینجا رد میشه، میخونه و نمیخونه، یه نظری بده!!!

صرفاٌ جهت اطلاع :

آدرس فعلی سایت : apameh.blog.ir

آدرس بعدی سایت : apameh.tel

یه عذرخواهی هم میکنم اگه دیدین قالب سایت بهم ریختست بدونین دارم ادیت میکنم!

ممون از همتون!

  • آیدین

سلام

تو پست قبلم به این موضوع اشاره شده بود که سطح علمی کشورمون خیلی بالاست و واقعا اینطوره ؛ ولی یادم رفته بود که بگم سطح علمی وبلاگ هم خیلی بالاست. میگید نه؟ همین حمید خودمون الآن یه پا مهندسه ، ایشاله سال دیگه یه دکتر از همین وبلاگ وارد جامعه میشه و همین طور سال های دیگه.

خیلیا میگن معلمی شغل انبیاست، ولی هیچ کس نمیگه که مهندسی حرفه خالق یکتاست.

خیلیا وقتی می خوان یه کاری کنن ولی به بن بست می خورن و میگن هیچ راهی نیست،ولی مهندسین یا راهی پیدا می کند و اگر نشد راهی جدید می سازن!!

میخوام اینو بگم ؛ امروز یه روز خاصه، یک روز برای اونایی که خاصن. امروز پنج اسفند ماه روز مهنسی  در در تاریخ ایران می‌باشد که این روز به یاد دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیر الدین طوسی به ثبت رسیده است.   

به شخصه این روز افتخار آمیز رو به همه مهندسان بویژه مهندس حمید کاتالانِ خودمون تبریک میگم.
و از شما بازدیدکنندهای گرامی تقاضا دارام که این روز رو به تنها مهندس این وبلاگ تبریک بگید تا شاید با این تبریکامون بتونیم بخشی از زحمت هایی که حمید برای این وبلاگ کشیده رو جبران کنیم.

  • علی رضا
به نامش که جلبک همی آفرید
و در طنز ما سوژه آمد پدید

 

پست مهمان در یک‌طنز برخلاف انتظار شخص بنده بسیار بسیار موفق بود!

چرا؟

خب مشخصه!

شما خودتون مشاهده بفرمایید،

پست مهتاج خانم که رکورد دیدگاه در تاریخ وبلاگ رو زد :|

پست نگار خانم هم که جای حرف نداره اصن!‌ یه چیزی نوشته‌ که با هیچ‌چیزی نمیشه نقدش کرد! یعنی در توصیفش باید بگم بعد از یه مدت یه "طنز" خوندم!

البته لازم به ذکره که یه عده‌ی دیگه هم پست فرستادن که هنوز نذاشتم.

یه عده‌ی دیگه هم در حال نوشتن هستن هنوز.

و یه عده‌ی دیگه هم قول دادن که بنویسن.

بالاخره خواستم بگم بازار پستِ مهمان گرمه و تشکر می‌کنم از همه‌ی یک‌طنزیایی که کمی تا قسمتی طنز رو وبلاگ خودشون می‌دونن و براش پست می‌نویسن.

منتظر پستِ مهمان شمایی که الآن قوز کردی جلوی مانیتور و داری لبخند می‌زنی هم هستیم!
قربون همتون برم تنهایی.

انتهای پست.

  • آیدین

همینجاها بودنا!

شماها ندیدینشون!؟

بابا همین اطراف بودن همیشه

نمی‌دونم چرا نیستن

چرا نمیان!؟

تعدادشون زیاده، امیدوارم هرجا هستن زود برگردن بیان اینجا

دلمون تنگ شده خُب اِ!

آهای هیما خانوم و پارمیدا و سها و الی و پرهام آپامه و پوآ و بهزاد و ...

اگه بخوام همینطوری ادامه بدم این پست نیاز به ادامه مطلب خواهد داشت خُب!

شما اگه ازشون خبر دارین بهمون اطلاع بدین و یه خونواده رو از نگرانی در بیارین.

 

:: ینی شما دلتون براشون تنگ نشده؟ شما نمی‌خواین برگردن؟ به نظرتون چیکار کنیم؟

  • آیدین