سه :: کمی تا قسمتی طنز

سه

دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ب.ظ

درود بر تمامی کسانی که طیِ این سه سال همراهمان بودند و همه‌ی کسانی زین پس همراه ما هستند و دیگران!

کمی تا قسمتی طنز سه ساله شد. این بدان معناست که سه سال تلاش کردیم تا از غصه‌های شما بکاهیم و بر شادیتان بیافزاییم.

برای شما عزیزان برنامه‌ای بیست دقیقه‌ای تدارک دیده شده که طیِ آن اتفاقات جالبی رخ خواهد داد و امیدوارم مورد توجه همه‌تان قرار گیرد.

کسانی که در ساخت این برنامه یاریمان کردند همه‌ی یک‌طنزی‌هایی هستند که هنوز یک‌طنز را فراموش نکرده و در جهت رشد آن تلاش می‌کنند.

دریافت

این پست به مدت یک هفته پا بر جا خواهد ماند و همه‌ی اتفاقات زین پس در دیدگاه‌های همین پست می‌افتد. یک هفته‌ی بعد با پست‌های دیگر سال سومِ وبلاگ را آغاز می‌کنیم.

:: خانم منا مهدی‌زاده، از جدیدترین یک‌طنزی‌ها، به مناسب تولد وبلاگ (شاید هم بی هیچ مناسبتی) پستی در باب کمی تا قسمتی طنز نوشته‌اند که توصیه می‌کنیم حتما بخونید. لینک: [اندر حکایات یک‌طنز در وبلاگ گل کوچک من]

۹۳/۰۵/۲۷

آیدین

کمی تا قسمتی طنز

تولد

۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۲۱

ناشناس

سلام

اصلاً دلیلی نمیبینم که بخوام سلام کنم ، دوستم نیستین که...!

میخوام یه جوری کامنت بزارم که اسن یه وضعی بشه " اونم تا 5 روز"

میشه گفت این یه تهدیده...!

نمیدونین بدونین ، آیدینو بیش تر از هرکسی دوس دارم ...

حتی بیشتر از خانومه "w!"

بیشتر از خانومه "بهار ، سپیده ، کیمیا ، زن داداش ، منا ، کمند و سه تا نقطه"

بیشتر از آقای حمید ، محمد ، علیرضا و یه دونه نقطه!

یا با خواستم کنار میاین یا که... هر کاری ممکنه بکنم... کنار بیاین به نفع شماست!

آیدین جون ببخشید دوست دارم....!

راستی واسه اینکه سو تفاهم واسه خانومه w! پیش نیاد من پسرم

۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۲۲

محمود

سلام وبلاگ قشنگی دارین.
دوست دارین باهم تبادل لینک کنیم؟ اگه خواستین منو با نام جوک و اس ام اس جدید لینک بدین و خبرم کنین تا منم شما رو لینک بدم

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۰۳

منا مهدیزاده

هممم... نباید می گفتم ؟!
عاخه هی داشت می گفت به من بگین به من بگین ...
دلم سوخت ... ! : ))

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۵۵

کمند سلیمانی

اه منا چرا لو‌دادی م.ف‌رو؟

:))

شناختی؟؟؟ :-D

اه کنا میذاشتی یکم تو‌خماری‌بمونه دیگه!

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۷

مهران قندی

می دونید، نمیدونم چرا حس میکنم این پست صوتی خیلی برای تولد یک وبلاگ به شیرینی یک طنز مناسب نبود.. شاید باید برعکس، اینکه میخواستید غم ناک طنز ایجاد کنید، اگر با یه سری متن و داستان و جوک و شعر و فلان و فلان، یا حتی این برنامه های اقای کلهر، یک پست صوتی طنز و با حضور یک طنزی ها [خانوم ها سانسور شدن؟ :| چرا نبودن خانم ها] درمیاوردید خیلی بهتر بود..
به هرحال مرسی بابت زحماتی که کشیدید در این سه سال
ماندگار باشید!

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۷

VAH ! ! ! D

سلام
اگه مایل ب تبادل لینک هستی
منو با اسم
بهترین پسر
لینک کن
بعد خبرم کن لینکت کنم
ممنون

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۲۴

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

**************************************
شما نظرات اینو بخون ... یکی هست که اتفاقن اولشم م داره ! :))

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۸

/:دی\ مرسی = ))
من تو نظرات قدیکی دیده بودم یکی سپیده رو پارسا صدا کنه ... :-؟ همونی ... ؟!

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۰۲

مـــــــــــ. ف

منا جان دعوا ندارم که :-))) نترس دخترم! نترس :-D

کی جواب دیدگاه سپیده پارسا رو داد؟؟

یعنی واقعا نفهمیدی کدومم؟

یه راهنمایی خیلی بزرگ :-D کی سپیده رو پارسا صدا میکنه؟ :-D

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۹

منا خانوم ترسناک بود ...
به خدا منم شوخی می کنم ... !‌ :-اس
کلن یکی از مشکلات من تو نوشتن اینه که لحن منتقل نمی شه ...
کلن من همیشه شوخی می کنم ... کم پیش میاد جدی باشم ... !
ببخشید ... :-اس

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۴

sepide parsa

م.ف عزىزم نو نظر بعدىم نمى ذاشتى من مى فهمىدم توىى!اخه کى غىر از تو مىتونه م.ف باشه!خخخ!

حالا من که هىچى فکر کنم بقىه هم بفهمن!چرا اصن همش با ىه نام دىدگاه مىذارى؟؟

من صد در صد حاضر بودم! ندىدى متن قشنگ منو چجورى خوووووووند؟؟!!:(

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۲۴

مــــــــــــــ. ف

منا خانم

اگه منظورت با منه باید بگم که شوخی کردم

من اصلا متن ندارم که بخوام صدامو بفرستم :-)

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۸

راستی،

پارسا جان ( فکر کنم دیگه منو شناختین :-D )

تو خودت حاضر میشی وویس بدی؟ :|

من که صدامو نمیفرستم -_- اصلا راه نداره. خواهشا بیشتر از این اصرار نکنین... اصلا جان شما راه نداره :-D

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۴

مـــــــــــــــــــــُ.ف

اولا که منم مثه همه باید بگم خیلی غمگین بود...

حداقل آهنگ زیرش رو یک آهنگ پر انرژی تر میشناسی!!!

این چی بود آخه... طوری بود فکر کردم مراسم خداحافظی از یک طنز و یک طنزیاست -_-

فقط صد رحمت به محمد... که اگه همونم نبود...

دوما

فکر نکنم منو بشناسی... چون با گوشی اومدم و آی پیم فرق داره...

یه چیزی میخواستم بگم که تو دلم نمونه!

اینکه من یک طنز رو از خیلی وقت پیش میشناختم... شاید دو سالی هست!!! فقط یادمه اولین بار که اومده بودم یک طنز، یک طنز الان نبود! یه وبلاگ معمولی...

من چندین بار هم با اسم های مختلف دیدگاه دادم...

ولی خب مثه این یک طنزی های فعالی که متن دادن نبودم!

بهر حال

پیشرفت خوبی داشتین...

پشتکارتون عالیه!!!

موافق باشین.

و در ضمن انقد حرف های فلسفی نگو!! :-D

اینا به محیط یک طنز نمیخوره!

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۲

دیدم از کسی بخاری بلند نمیشه ... گفتم خودم پاشم مجلسو گرم کنم ! = ))
ازون جایی که من در عنفوان جوانی تو 9gag ولو بودم و بالای ۱۰۰۰ تا عکس دارم گفتم چند تاشو ترجمه کنم براتون ... برین حال کنین ... = ))
(ممکنه قبلن دیده باشینشون چون ترجمه های 9gag زیاد ه ... ! :دی)
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۱۴

عاقا من جدیدم هی منتظر اتفاق هیجان انگیز بودم ...
بعد هیچی داره نمی شه ...
جلو مهمون آبرو داری کنین حداقل ... = ))

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۹

(: vuvik

خب وحی منزل نیست که همه خودشون بخونن متناشونو که! میگفتی، هر کی دلش میخواست با صدای خودش میفرستاد، هر کی هم نمیخواست، متن میداد خودت میخوندی!
دیگه الآن چیو بفرستیم دقیقا؟! تموم شد دیگه خب!

۲۹ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۶

عاقا یه خبری هست ... من مشکوکم به همه چیز !
اینهمه غمگین و اینا که تولد گرفتن ...
الانم هی هیچ خبری نیست ... !
سرطان گرفته یک طنز ؟!‌
بگین طاقتشو داریم ... !

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۰

منم نمى دونم چرا انتظار چىز دىگه اى رو داشتم... حس مى کنم خىلى خشک و خالى بود تولد اىشون!؛)

گفت بچه ها ووىس نمى دن!:|

الان چىکار کنىم کىانا؟:دى

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۳۱

سپیده: مـــرسی! نه! من ساااال هاست زدبازی گوش نمیدم اصولا!
چرا قبول نکردی اون وقت آیدین؟!
من هی احساس میکنم توی این پسته باید یه اتفاق خاص دیگه ای بیفته! ولی نمیفته هی! بیاین خودمون یه حرکتی بزنیم دوستان!!

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۱

سپیده گو‌کیبورد دان کردی ذال داره د رو‌نگهدار ذ میاد! ‌ بچه ها مژده! من کیی‌ کیبورد دانلود‌کردم عین ادم فارسی می نویسه!

اشتیاقتون و تشویق من به کشتن ایدین دیگه داره روم تاثیر میذاره ها! ‌ایدین حواست به خودت باشه -_-

من برم‌دوباره گوش‌بدم اصلن نفهمیدم این تیکه اخرو‌انقدر زدم جلو! :-D

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۳

اولا بگم با هزار بدبختى کىبورد فارسى واسه گوشىم دانلود کردم که دىگه فىنگلىش ننوسىم!

کىانا من بهش گفتم بچه ها ووىس بدن گفت نه!!!!:|

اها اىنو مىخواستم بگم رو دلم مونده بود! تو خجالت نمى کشى متن منو اونجورى مى خونى؟؟خب لااقل قبلش ىه تمرىن کن!!

چرا فضا اىنقدر غم انگىز بود!!!من فکر کردم با بغض حرف مى زنى!

براى ووىس حمىد هم گوشمو چسبوندم به اسپىکر بازم صدا نمى ىومد!!

خب اىن از غر هام!

متن کىانا فوق العاده بوددددددد...اىا الهام گرفته از "تهران مال منه"بود؟

شعر محمد هم :))) لهجه!:)) متنش رو بزارىن(غلط املاىى نىست!دال زال نداره!دارم با بدبختى مى نوىسم!!!!)

پرنىان هم خوب بود مث وبش 3>

چقدر از رها اىراد مى گىرى تو!!!!!!!!!!!

راستى باىد متن منو مى خوندى چشم مى پوشم! نه چشم پوشى مى کنم!اوهوم!

تو زنده نمى مونى! چطور متن مهتاجو گم کردى!!!

متن پوىا هم خىلى باحال بود!دوست داشتم!

بهارم که the pink wall!من کامل عمق خىلى رو فهمىدم!!!؛))

ىه سرى غر هم داشتم که دوباره گوش دادم مى ىام به سمع و نظرتان مى رسانم!

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۲۳

bahar m.m

بهااااااار وارد میشووووود.من بالاخره تونستم بیام دیدگاه بزارم اووووف خدا میدونه چه زجری واسه دانلود و چه مشقتی کشیدم موقع گوش دادن.برق که هی میرفت.دانلود که سرعت حلزون.بعد دقیقا قبل اینکه بخوام برم ورزش تموم شد دانلود که در حال دراز نشست داشتم گوش میدادم همه آهنگ گوش میدن من باید صدای آی رو گوش بدم دیگه خودتون تصور کنید...

خب انقد دیر شد یادم رفت که چی میخواستم بگم.(..wait plz(B is thinking

آهااااااا آخه من میومدم اول یک طنز روم نمیشد دیدگاه بزارم یا میدیدم دیدگاهم تکراریه بعد به خود آیدین میگفتم دیدگاهمو.راستییییی چطور جرات کردی گم کنی متن مهتاجو الان زنده وی هنوز؟

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۸

به کمند : شما فک کن ساعت ۴ صب باشه بخوای یه بار دیگه تولد گوش کنی بعد با صدای آیدین خوابت ببره ! ینی خدا به داد اون خواب هایی که اون شب می بینی برسه ...

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۶

ربات ...

این پلاک ماشین منه فقط تا اون جا که یادمه ماشین من پیکان بود!!!

می دونم کار مافیای بلکـــ که می خوان ما دکترا رو بکشند!!!

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۰۵

سپیده ماشین تورو می گه :))))

شوخی: فرض کنین صبح تازه بیدار می شین دارین میرین مدرسه اولین صدایی ک‌ می شنوین صدای ایدین باشه :پی

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۸

پرنیان

وقتی شروع شد هی به خودم میگفتم اشتباه یه چیز دیگه دانلود کردم یا توهم شنیداری زدم و این چرا انقدر غمگینه اون آهنگ پس زمینه رو هم که دیگه نمیخواد بگی ولی آخراش خوب شد یکم خندیدین غمگینی اولش یادم رفت. دفعه دیگه یکم شاد تر حرف بزن خب یه لحظه فکر کردم میخوای تسلیت بگی واسه سقوط هواپیما یا خبر زلزله ایلامو بگی!
اون گیلکی حرف زدناتون هم بانمک بود!
خیلی خوب بود بچه ها همگی دستتون درد نکنه :)

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۴

با عرض سلام و خوش آمد به مهمانان محترم تولد کمی تا قسمتی طنز ...
اطلاع دادن که ماشین پراید سفید با شماره پلاک ایران ۲۲ ۱۲ ب ۳۴۵ بد پارک کرده باعث اختلال در عبور و مرور شده ... لطفن صاحب این ماشین هرچه سریعتر اقدام به تغییر مکان ماشینشون بکنن ...
با تشکر ...

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۹

خب همین جا تبریکات لازم رو بپذیر!
بعد از پذیرایی وسیله ایاب زهاب آمادس از ما گفتن بود کرایه تاکسی علکی ندین!

منم با کیانا موافقم ... خودشون می خوندن می فرستادن بهتر می شد ... !
تازه متن مهتاج هم گم نمی شد دیگه ... ! :دی
انقدم صدای غم زده و صدای خالی کردنه "هی" درون سینه شما رو هم نمیشنیدیم ... ! :پی

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۶

حمید

من که مدیر برنامه ای تبریک گفتم و خیلی سنگین رنگین بود تبریکم :v

آیدین جان این چی بود برادر من

نگفته بودی این آهنگ پس زمینه هم میخوای بزاری

قشنگ یه جوری تولد گرفتی نیان نگیرمون دیگه :|

محمدم که کلا بعد کنکور رد داده

لهجه هم پیدا کرده حالا :v

--------------------------------------------------------------

از همه دوستانی که تبریک گفتن و نگفتن تشکر میکنیم

هر چیزی اولین بارش یه طوریه دیگه

شما نقد کنین ، باشد که آیدین و ما اصلاح کنیم خودمونو

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۱۳

من الان نمی ‌دونم بگم تسلیت می گم یا مبارکه؟

در واقع می خواستم تحریمش کنم ک گم کرد متن منوها! بدبختی همونجا نوشتم دادم بهش خودمم نداشتم ک!

کمی تا قسمتی طنز عزیزم اولش بود :-D

همچین سن پرنیان کمم نیستا! پرنیان یه دقیقه نبود؟! :-D

متن رها رو‌اولین بار بود می خوندی؟! ‌ایدین متن احساسی رو به این شکل فجیه خوندی؟؟؟ :|

اه! خیابون پر از ادمای خوبه؟؟؟ :))

من می گم تو برو برنامه کودک اجرا کن :دی

ما که میایم نظر می ذاریم توام بیا دیگه :|

جون مامان بزرگ من از سر راه‌اوردی؟؟؟؟ دیگه این چهارتا استخون داره.. .

سپیده یه زولیایی‌ داشت می ‌زد ک‌ بست :دی + سپیده دیکتاتور منم یا تو؟ چ شد؟ اصن افرین خیلی خوب بود :)) نمی شه کمی تا قسمتی طنز لپ داشت باشه این منو‌ول کنه؟؟؟+ کولاکو‌ سپیده نمی رسونه بعله :|

سس بهار :))))) صورتی جیغ! خب صورتیه جیغه تو چرا جیغ می زنی؟

این تولد تولدو کی گفت؟ :O

بابا من مدرسه دارم سریع بگو دیگه!!!

خیلی تلاش کردا! خیلی! اما چون کلا یه برداشت داشت پیدا ک شدم گقت ضبط کردم تمام شد!

غلط املایی :)) برای من =)))))) اخ کیانا :-P

ای ای ای خبر پارمیدا رو قرار بود بدیا!!!!

خب دیگه من برم مدرسه!:((((

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۰۳:۲۱

پوآ

خخخخ.اقا ما هنوز هستیما!!فقط اون فازه نوشتن نیست.ینی نبود که رفته باشه!!!هیچی دیگه منو که میشناسی خججااالتییی در چه حد!گفتم من نگم دیگه خیلی هم عالی !!

تولد هم مبارک صاحابش باشه!!

با تچکر!

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۰۳:۱۱

سروش ملی

۱. تولدتون مبارک، گرچه فضا بیشتر تو مایه های سقوط و گوتیک و دوم بود.

۲. گرچه تازه با وبلاگتون اشنا شدم ولی واقعا یکی از جذاب ترین چیزهایی بود که تا حالا بین وبلاگ های ایرانی دیده بودم. فکر کنم یک خواننده دا(همزه نداره گوشیم)م به وبلاگتون اضافه شد. فضایی شبیه دوران اوج چلچراغ و حتی بهتر.

۳. بعد چندین ماه یکبار می خواستم شب به موقع بخوابم که به لطف شما نشد!

۴. باز هم تبریک

۲۷ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۰

چرا انقد بدبختانه شروع شد؟! هی تو هر کلمه رو میگفتی من منتظر بودم گریه کنی! :دی تولده خب! چه وضشه؟! سیاه تنت نکرده بودی احیانا وقتی اینو میخوندی؟!! (آآ فهمیدم! به احترام غرور زنانه ی تازه از دست رفته ی من بود؟! :دی)
آخ جون رها :)
من از طرف شرکت بیان خواهش میکنم!!
مرگ جون کیانا :| مرگ! باشه؟!
موافقم من با سپیده! اتفاقا میخواستم اشاره کنم منم تو متن گرانبارم! ولی دیگه طولانی شد پاکش کردم! چه وضشه به ما میگی با چی شروع کنیم حرفمونو؟!
حمید: :)
محمد: =))
تو خجالت نمیکشی متن مهتاجو گم کردی؟! نه واقعا خجالت که هیچی، از عواقب کارت نترسیدی؟! به چهار تا استخون نوه ی من فکر نکردی وقتی داشتی گم میکردی متنشو؟! :|
شیوا کجاس راستی؟
آخه نه که تا الآن که بودم تحریف نکردین زبان فارسی رو؟! :| اونم مولتیمر نیست! مورتیمره!! ینی تو پست صوتیا هم باید غلط املایی داشته باشی؟! :||

۲۷ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۱

RaHa Taheri

سلام :)

میگمااااا، مگه مراسم تشییع جنازه بود؟؟ چرا انقده با غم و ناراحتی؟؟

تولد بود " مثلاً " !!!

اولاً خودمو موظف میدونم کاملا شفاف سازی کنم.

۱.دوای درد نه که اون درد :)) کلاً منظورم این بود ک آدم شاد میشد :دی بلــه ، بعدشم آدم ب مشکلاتش فک نکنه زندگیش مثه موشک آبی هیویی پرت میشه هوا ! خیابونم پر از آدمای بده :دی

۲.بعدشم خیلیـــ بدیـــ :((

خو من از دوم راهنمایی میام دیــگهــ :@ میشه ۴ سال دیگهـ . چرا میزنی تو ذوق هُنریم؟؟

۳.بعدشم "هر" چیزی‌ تاریخ مصرف داره! جز خنده البته و گریه.

۴.خودمم قبول دارم که خط آخرو ... :دی

۵.چشمکمم بود. باید میگفتی " تولدت مبارک دوست قدیمی، چشمک! "

۶.تموم شد دیگه :|

۲۷ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۱۸

ینی یه شب که تولد بود منو باید ببرن بیرون ! الان من با این وضه جی پی ار اس چجوری دانلود کنم خب ؟! ؛(((
تولدتون مبارک /:دی\

کمی تا قسمتی طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

طنز

عکس طنز

خاطره طنز

شعر طنز

داستان آموزنده

درد دل

اطلاعیه

گاه پرسش

طنز تلخ

خانه سالمندان

متفرقه

شیخ و مریدان

سه

کمی تا قسمتی طنز

تولد

دیدگاه‌ها (۵۷)

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب