یه روز یه کیانایی،درحالی که اسمشو عوض کرده بود بوده،میره دکتر.
به دکتر میگه: دکتر من هر جا مو دس میزنم درد میکنه.
دکتر میگه مگه میشه .
کیاناهه هم دست میزنه به پاش میگه : اوخخخخخخ
دس میزنه به سرش میگه:اوخخخخخخخ
دس میزنه به کمرش میگه:اوخخخخخخخ
دکتر یه نگاه بهش میکنه میگه تو اسمت کیانا نیست؟؟
میگه نمی خاستم اعطراف کنم، ولی آره اسمم کیاناست.
دکتر میگه عزیزم:انگشتت شکسته.
دکتر بود بالاخره، تقصیر کیاناهه نبود که.اصن کیانای قصه ما رشتش ریاضی بود.
- ۳ دیدگاه
- ۲۷ دی ۹۱ ، ۱۶:۱۲