دقت کردین؟
سه تفنگدار چهار نفر بودن و سه تار هم چهار سیم داره!
آ.ن: بنظرم تو هنر سه یعنی چهار :|
- ۲ دیدگاه
- ۲۶ اسفند ۹۱ ، ۰۲:۰۵
دقت کردین؟
سه تفنگدار چهار نفر بودن و سه تار هم چهار سیم داره!
آ.ن: بنظرم تو هنر سه یعنی چهار :|
[لطفا تاریخ و ساعت کامپیوترتان را تنظیم کنید.]
بهار بهترین بهانه برای زیستن
دوست عزیز بیائیم در سال جدید از گناه دوری کنیم و از پست ها و دیدگاه های توهین آمیز به یکدیگر بپرهیزیم
خاک تو سر هرکی توجه نکنه!
سال جدید با ۱۲ برجش تو حلق هرکی توجه نکنه!
«آهای اهالی شهر حرفوسخن زیاده
حال همه گرفتهس درد دلا زیاده
تا به کسی میرسی، ناله و دلواپسی
وقتی میپرسی چرا، داد میزنه _ _ _ »
ایرنا نوشت:
«معاون اول رئیسجمهوری کشورمان از اینکه اسناد همکاریهای ایران و اکوادور به زبان انگلیسی تنظیم شده بود، ابراز گله کرد و گفت: «چرا به زبان انگلیسی؟ ما هرچه میکشیم از دست انگلیس است.» وی افزود: «ایران و اکوادور زبانهای خود را دارند و بهتر است به همان زبانها نیز اسناد تنظیم شوند.» این موضوع باعث تعجب همراه با خنده معاون اول رئیسجمهوری اکوادور و دیگر مسئولان این کشور شد و آنان گفتند طبعاً این کار بعداً انجام خواهد شد.»
ما خودمان معتقدیم که هرچه میکشیم از دست انگلیس است. البته ممکن است بخش دیگرش هم از دست آمریکا باشد و حتی این احتمال وجود دارد که بخشی از هرچه میکشیم را هم از خودمان بکشیم. با در نظر گرفتن این پیشفرض، فرض میکنیم معاون اول رئیسجمهوری کشورمان، با حفظ همین عرق ملی پرچرب، در برج مراقبت فرودگاهِ سابقاً بینالمللیِ مهرآباد کار میکند. دیالوگ زیر از جعبه سیاه یک هواپیمای اکوادوری استخراج شده است:
ـ آلفا بتا چارلی دلتا اکو گلف فرام اکوادور، آلفا بتا چارلی دلتا اکو گلف فرام اکوادور، رِدی تو تیکآف...
ـ از برج مراقبت به هواپیمای ایبیسیدیایجی، لطفا فارسی حرف بزنید...
ـ مهرآباد تاور؟ مهرآباد تاور؟ رِدی تو تیک آف...
ـ برادر اکوادوریام، ما زبانهای خودمان را داریم، به راستی چرا به زبانهای خودمان حرف نزنیم؟
ـ رِدی تو تیکآف، رانوی زیرو تو، اور زیرو وان، رِدی تو تیکآف، مهرآباد تاور...
ـ خلبان عزیز! ما هرچه میکشیم از دست انگلیس میکشیم، بیایید انگلیسی حرف نزنیم.
ـ کلیر فور تیکآف، دونت راجر؟ کلیر فور تیکآف...
ـ مثال میزنم از زبان خودمان: بسی رنج بردم در این سالِ سی، عجم زنده کردم بدین پارسی...
ـ ریپیت پلیز، ورک اسپلینگ نویگیشن کامونیکیشن پلیز...
ـ بنیآدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند، دال بده...
ـ داون... آیم گوینگ داون... رِدی تو تیکآف پلیز...
ـ یاران چه غریبانه رفتند از این خانه...
ـ هیت، آیم هیت... تیکینگ دمیج...
ـ هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه...
ـ ...
بووووووووووووممممم
«امید مهدینژاد»
آ.ن: قالب جدید ... ساده و شیک ... بزودی
وطن، قلم، فرش زیرپا... نویسنده باید یکی را برای فروختن انتخاب کند!
آ.ن: کاش اولی نباشد.
لعنت به مستراحی کـ برچسب قرمز و آبی شیرش برعکس خورده باشد.
لعنت به مستراحی کـ سوسک ها بدون اطلاع و هماهنگی سرشان را از چاه بیرون بیاورند.
لعنت به مستراحی کـ مرکز کانونی تحدّب کاسه اش روی صورت آدم باشد.
لعنت به مستراحی کـ قبل از نشستن کسی درش را بزند.
لعنت به مستراحی کـ آبش برود و آفتابه اش خالی باشد.
لعنت به مستراحی کـ پشت درش نوشته باشند: «لعنت بر پدر و مادر کسی کـ در این مکان بـ…»
لعنت به مستراحی کـ صدا را ۵۶ مرتبه اکو کند.
لعنت به مستراحی کـ شیلنگش از هفت جا سوراخ شده باشد.
لعنت به مستراحی کـ سر شیلنگش همیشه توی چاهش افتاده باشد.
لعنت به مستراحی کـ فاصله کاسه اش از دیوار پشتی فقط یک سانت باشد.
لعنت به مستراحی کـ فشار شیر آبش مثل شیر سماور است.
آ.ن: لعنت به مستراحی که بدون آن بنی بشر هیچ چی نیست!
محض رضای خدا یکی واسه این مادرا شفاف سازی کنه …!
اگه یه لباس جدید میخریم معنیش این نیست که میتونی قبلی رو دستمال بکنی!
آ.ن: نمیدونم چرا این پارچه ای کـ مامانم تو خونه تکونی داره باهاش شیشه پاک میکنه خیلی شبیه لباس منه!