سلام نگارجون من نمیدونستم که رهااهل قزوینه واگرنه اصلا این حرفونمیزدم ولی خودت بروتو وب رها ازش معذرت خواهی کردم.خیلی خوشحالم که مدتی که نبودم همش به فکرمون بودی توبهترینی نگار
توهین که کردی!!!خودتم میدونی!!
من اصلا هم دلم نمیخواد دعوا کنم!!!من تاحالا با کسی دعوا نکردم تو این وب!جز یه نفر!!!که اونم اینجا اتفاق نیفتاد!!!
در ضمن، من با اونا دعوا نکردم!!!من فقط راجع به اسمش گفتم!!!
بعدشم فک نکنم که % و . جای دوری باشن!!!
حقیقت تلخه، ولی هر چی باشه بهتر از دروغ شیرینه!!!
ادبیاتت مشکل داره دیگه!کیه که انکار کنه؟!
شما تشریفتو بیار!
من دیگه نمیام!!!!
ستاره خانوم، هرچی سعی کردم که قسمت آخر نظرتون رو بفهمم نشد!!
ادبیاتتون هم که ماشالا... :|
تازگیا دُشمنام زیاد شده!!!شما هم هر چی دلت میخواد راجع به هرکس که عشقت میکشه بگو!!!منم میشینم نگاه میکنم شاید یه چیزی یاد گرفتم!! :|
(آدم با یبار جایی رفتن نمیتونه درباره ی مردمش قضاوت کنه!شما هم یکم روی نحوه ی صحبت کردنت تجدید نظر کن لطفا)(+منم قصد توهین نداشتما!ناراحت نشی!)
راستی آیدین، قالبت مبارک!!رنگش خیلی قشنگه!!! :)
من این هنرکاری پسرا رو دیدیم که میگم!!!
گویا در این مورد,شاهد هم از غیب رسیدن...
بعدشم بله ما لباس گل گلی با گلای ریز میپوشیم که البته اونم نوعی طرحه.چند ســــــــــــــــــــاله که مد شده.خیلی هم زیبا و چشم نوازهD:
در مورد تئاتر هم که....موفق باشید!(:
:))
پسرای قزوینی شاید از چند جهت زیاد خوب نباشن!!اما بدم نیستن!!!
من توی هیچ زمینه ای از قزوین حمایت نکردم(حتی بد هم گفتم!!) ولی توی این مورد دارم حقیقتو میگم!!!
بعدشم شما مگه چندبار تاحالا قزوین اومدی که اینو میگی؟؟؟
مَنی که 8 سالِ دارم اینجا زندگی میکنم، میگم که بد نیستن!ولی خوبم نیستن!!!
پسرا آرایش نمیکنن!!!
تو ایران البته!!
ولی من خودم خیلیا رو تو ایران (قزوین) دیدم که رژ لب (!) میزنن!!!خط چشمم فقط یه مورد دیدم!!! =))
وقتی بعضی پسرا ابرو بر میدارن,آرایش میکنن,به سرشون تل میزنن و لباسای گل گلی میپوشن,برا اینکه فرق بین دختر و پسر مشخص بشه باید یه اقداماتی انجام داد دیگه...:دی
بعد یه سوال:اجرا؟!یخورده توضیح میدید؟