بیست و یک طنز جدید و خنده دار - سری دوم
یک
از کسانی که تو کامپیوتر شون
فایلها رو با اسمهایی مثل hjkhkjkh ذخیره میکنن (مثه حمید!)
توقع اتاق مرتب و جمع و جور نداشته باشید
دو
تو تبلیغات یخچال فریزر، همیشه یه کیک دست نخورده تو یخچاله!
اصلا مگه ممکنه؟؟؟
سه
دیالوگی که امروز تو تاکسی شاهدش بودم (بین دوتا دختر):
- موبایلت داره زنگ میخوره گلم
- اَه پیداش نمیکنم!!
- نکنه خونه جا گذاشتیش؟!!
بعدشم بخاطر افراط در خنده، راننده لطف کرد پیادم کرد!
چهار
ساکت که میشینی میذارن پای حرمت نگه داشتنت، عمرا بفهمن داری جون می کنی تا جواب مناسب پیدا کنی...
پنج
قبل از اینکه کمی تا قسمتی طنز رو درست کنم، غمگین و تنها بودم
اما الان فقط غمگینم ...
شش
سوسک مخوفترین موجود در همهی جهانهای ممکن است
آدمها از ببر گرسنه و کوسهی سفید و شهابسنگ و بمب اتم میترسند
چون «باید» بترسند اما از سوسک میترسند چون «فقط» میترسند!
هفت (ک.ف)
آغوشتُ به غیر من به روى هیشکى وا نکن
این کتابارم از جلو دست و پا جمع کن
یادت باشه بیست دقیقه ى دیگه م زیر برنجُ کم کنى، یادت نره !
هشت
90 درصد جوانان مشکل کمر درد دارن
10 درصد باقی مونده هم کامپیوتر ندارن!
نه
میگم که هوا اینقد دو نفرس یه وقت زشت نباشه من تنهایی میرم بیرون!؟
ده
خوبیه زندگی من اینه که :
همیشه میدونم هر غصه ای رو کجای دلم بذارم!
مدیریت غصه ها تخصص ماست :|
یازده
تو هوای بارونی
خیلی راحت میتونید از پنجره اتاقتون تف کنید رو سر عابرین!
دوازده
به بابام می گم از این دنیا خسته شده ام میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین
میگه نه ، اینکارو نکنیا
توری پاره می شه پشه میاد تو :|
سیزده
پدر به پسر:
کلاغه خبر آورده که سیگار می کشی!
پسر:
خودت چی می کشی که با پرنده ها حرف میزنی!
چهارده
ﺳﻼﻡ، ﺑﺎﺷﻪ، ﺍﻭﻫﻮﻡ، ﺑﺎﺷﻪ، ﺁﺭﻩ، ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ، ﺁﺭﻩ،
ﺧﺐ، ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ، ﺷﺎﯾﺪ، ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻫﺴﺖ، ﺍﻭﮐﯽ،
ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺐ، ﺑﺎﺷﻪ، ﺍﻭﮐﯽ،
ﭼﺸﻢ، ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ، ﺁﺭﻩ، ﺑﺎﺷﻪ!!! .........
ﺧﺪﺍﻓﻆ.
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﮕﺮﺍﻥ
پانزده
ﺯﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ :ﺗﻮ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻣﻨﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ!
ﻣﺮﺩ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ: ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﮐﺮﻩ ﺧﺮﺍ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ دانلودها ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﮐﺮﺩﯾﻢ!!؟
شانزده
سلامتی رفیقی که اسم ما که رو گوشیش میفته میخنده میگه اینم سرویس کرد مارو
هفده
من موندم مرغ که در ردیف پرندگانه چرا پرواز نمیکنه ولی سوسک پرواز میکنه؟
هجده
ﯾﻪ ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺭﻭﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﯿﺢ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺯﺩﻥ
ﮐﻠﯽ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺭﻭ ﺑﺎ "ﺯﺍﻭﯾﻪ ۴۵ ﺩﺭﺟﻪ" ﺭﻭﯼ ﺩﻧﺪﻭﻧﻬﺎ ﺑﮑﺸﯿﺪ.
ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﻧﻘﺎﻟﻪ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﻤﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﺴﻮﺍﮐﻮ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﺪﻡ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ
نوزده
دخترعمل پیوند قلب داشت, به پسر گفت منتظرم بمان و پسر با چشمان اشک بار گفت قلبم برای تو میتپد
دختربه هوش امد, سراغ پسر راگرفت پرستار گفت میدانی قلب کی در سینه ات میتپد... دختر به گریه افتاد
در همین موقع پسر از دسشویی بیرون امد و گفت عزیزم چرا گریه میکنی؟
بیست
کرگدن زورش به همه می رسه، می تونه سلطان جنگل بشه، هیکلشم خوبه،
ولی خسته ست می فهمی؟!؟
حوصله نداره!
بیست و یک
یه روز یه ترکه...
یه روز یه لره...
یه روز یه رشتیه...
یه روز ما همه با هم بودیم
تا اینکه یه عده رمز دوستی مارو کشف کردند و قفل دوستیهامون رو شکستند؛ حالادیگه مابرای هم جوک می سازیم به همدیگه میخندیم و متاسفانه اینجوری شادیم
ایران باتمام اقوامش زیباست
چه زود تموم شد بیست و یکی! بعد محمد گیر داده بیست و یکی زیاده! کمش کن!