کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

تومور مغزی

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۱۰ ق.ظ

گفتگوی کاملاً جدی بین دو دختر در تاکسی:

اولی: مربی تئاترمون قبلاً دستش تومور داشته

دومی: تومور مغزی؟!

اولی: نمی دونم… اونشو نگفت!

  • ۹۲/۰۲/۰۷
  • آیدین

تومور مغزی

تاکسی

دختر ها

دیدگاه‌ها (۲۷)

بعله ما اینیم ....

در ضمن سها خانوم ما به واسطه و از این قبیل نیاز نداریم ... اینقدم جدی نگیرین ... مادر و دختر دعوا کنن دیگران باور کنن...

نه ببخشید غلط دستوریـــــــــــــــ!!ــ!!ــ!!ــ!!ــ!!ــ!!!!
بابا غلط املاییــــــــــــــــــ!ــ!ــ!ــ!ــ!!!

میشه ی غلط دستوری بگیرم؟؟؟

"جاهای خالی را به کلمات مناسب پر کنید." غلطه ... "جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنید." این درسته ...

ببخشیدا .... خیلی سعی کردم اما نشد ک بشه ک غلط نگیرم ...


بعله میدونم!
شما کلا واسه حرف من که سهله واسه حرف ... ام تره هیچی کرفسم خورد نمیکنی!
نکته! تو جاخالی هر کی رو بخوای میتونی بذاری!

خوبه خودت میدونی سها!!!!!:دی!!!

واسه تو که هیچی!من واسه حرف ... هم تره خرد نمیکنم!چه برسه به تو!!!



پاسخ:
جاهای خالی را به کلمات مناسب پر کنید.
سر اینکه رها حالش خوب نبود من شاهدم!
البته بصری نه!
طبق گفته خودش ...
بعدشم دعوا نگیرین دیگه!
مادر و دختر که دعوا نمیگیرن!
آقا آیدین شما واسطه شو بینشون !!
اینا واسه حرف منی که ازشون کوچیکترم تره ام خورد نمیکنن!

بله بله... من مزاحم خانوم حسین پور شدم؟؟ ...اصن گیریم ک شدم خیلی عذر میخام ک خانوم حسین پور مربی من نیز هستا ....بعدشم من اگه بهش زنگیدم چون کار داشتم بعد یه لحظه حس کنجکاویم گل کرد گفتم بذار بپرسم ... البته ک دیگه دیر شده بود و من بی خابیهامو سر این قضیه کشیده بودم اما بالاخره بهتر از هیچی بود ...

 

منم فک میکنم با رها موافقم چون (دوباره) فک کنم اگه ی ذره ادامه بدیم سر خانوم حسین پور اینجا دعوا بشه خب اینطوری بهتره ... ادامه ی بحثامونو میبریم تو ی پست دیگه...

کشتین منو با این آیکونهاتون!!!

پس عمه ی من خانم حسین پورو کچل کرده؟؟؟خجالت نمیکشی دم دیقه مزاحم عشق من میشی؟؟؟نه؟؟؟(:دی!)

در ضمن، من داشتم می مردم ، ولی نه از نگرانی(بزرگ شدی دیگه آخه صباجان)داشتم از درد می مردم!!!

خیلی خوشگل که از بیمارستان اودم نشستم پای نت، کم مونده ود مامانم منو بکشه!!!با سها!!!

در ضمن، منم دیگه اینجا نظر نمیدم که شبیه چت رومنشه!زشته آخه!!!

مگه آدم چقد حرف میزنه!

من دیگه نمیــــــــــــ ... ــــــــــــــــامــــــــــــــــــــ

پاسخ:
اِ! چرا؟
کمی تا قسمتی طنز به وجود شما نیاز داره خب!
چت رومم شد شد! فدای سرت!

خب این خوبه ک شما هم خوشحال میشین (آیکون هرچی دوس دارین چیزی ب ذهنم نمیاد)....

اِاِع!به تو هم گفته بود؟؟!!عججججججججب....

تو نظر قبلیه نامه نوشتم براتون بخونین حال کنین ... اما خطاب به رها : راستی من ب سلامت رسیدما(گفتم نگران نشی)
پاسخ:
آخ گفتی ، رها داشت از نگرانی میـــــــــمرد!

با اضافه شدن سها به این مجموعه (ک من و رها اعضاشو تشکیل میدیم) اینجا (یعنی کمی تا قسمتی طنز) عملن به یک چت روم تبدیل میشه ...

(آیکون خیر مقدم به سها الان)

 

مقسی رها جان اما من حق دارم هرچی دلم میخاد بهش بگم ... یادت نره ک من عضوی از اون خونوادم....بعدشم من خانوم حسین پورو کچل کردم؟؟؟چگونه آنوقت؟؟؟سند داری؟؟؟مدرک داری ثابت کنی؟؟؟

 

سها تو کی همچین حرفی زدی؟؟؟منکه یادم نمیاد .... حتی اگه هم گفته بودی ما حرف خودمونو میزدیم بذار همه دلشون واسمون بسوزه .... مخصوصا من که با این بابای عزیزم علنا یک .... به حساب میام!!!

 

در ضمن رها راس میگه ما قرارمونو بگذاشته بودیم جهت یادآوری اینجا ذکر شد ... !!!!

 

این همه حرف زدین ولی آخرش من از موکلم دفاع نکردم!!!آی آی آی ...

ولی من دست از سر این پرونده برنمیدارم ....

پاسخ:
خوب ما خوشحال میشیم یه چت رومی فراهم کرده باشیم!

جهت اطلاعتون

ما قرارمون رو گذاشته بودیم

که یادش نره(هرچند که یادش نرفته بود و مربی گلمو کچل کرده بود!)


سها جان، دلم میخواد اصلا!اصلا دلم میخواد آبروشو همه جا ببرم!

صبا و رها !
صد بار گفتم بحثای خانوادگی رو تو ملع عام مطرح نکنین دلبندانم!
آخه اون بابای بیچارت چه گناهی کرده؟؟
پاسخ:
اینجا کـ ملع عام نیست!
کسی اینجا دیدگاه نمیذاره ، پرنده پر نمیزنه

واااااااااااای صبااااااا

تو چقد بلا شدی !!!

اوکی، من هستم!الآن میام سپهر با هم میحرفیم، دیر نکنی حال ندارما!!!

ولی گفته باشما!!!حق نداری با بابات دیگه اونطوری بحرفیا!!!(ابله و اینا...)

منم راحتم!!!آیدینم مشکلی نداره...مگه نه آیدین؟

پاسخ:
خوشم میاد بچه ها قراراشونم اینجا میذارن!

پَ نَ پَ مامانم به همراه رفقاء ... البته از اونجایی که قضیه خیلی طولانیه از توضیحش صرف نظر میشه اما در اصرع وقت شما عزیزان در جریان قرار داده میشید (با تشکر) ...

 

نه دیگه مادر نمیخاد تا این حد بی رحم باشیم جواب بدی رو با بدی نمیدن (آیکون هق هق الان) ... البته حقشه ها اما از اون جایی ک جواب ابلهان خاموشیست و... سکوت میکنم اما اگه بخاین من به عنوان دخیش کمکتون میکنم بالاخره آبروی تو آبروی منم هس(خیانت تا چ حد) ...

 

ما راحتیم ... شما چطور؟!

خب اصل این قضیه دچار شبهه هست.
قطعا راوی یه پسر بوده دیگه و از اون جایی  که پسرا اصولا تو ماشین که هستند چشمشون دنبال شناسایی سایر ماشین ها و جمع زدن پول تو جیبیشون و حساب اینکه چند سال دیگه میتونن همچین ماشینی بخرند هست ، و بازم از اونجایی که پسرا به طور معمول هم گوششون همچین دقیق کار نمیکنه، و از اون جایی که فقط منتظرند از دخترا آتو بگیرند در نتیجه این اتفاق کاملا رد میشه.
بله!!!


آخیش چند وقتی بود کامنت طولانی نذاشته بودم .
پاسخ:
خب دخترا هم ممکنه وسط صحبت کردن درباره ی لباسی کـ دخترعمه ی شهلا خانوم تو عروسی پنجشنبه پیش پوشیده بود و اینکه همسایه ی زری ،
پسر عمه ی نوه ی مادربزرگ محمدرضا گلزاره و ... باشند و این عوامل باعث شه کـ چنین سوتی هایی بدن!
خب تقصیر خودت نیس! سرشتتون این جوریه دیگه! چه میشه کرد!!
+نوشته بودم بعشدم!
++صبا جان منم باهات موافقم خیلی عزیزم! :دی
پاسخ:
دروغ نمیگم.
+ خب من متوجه غلط املایی نشدم!
بلا نسبتم اونی که باید میفهمید فهمید
ولی اگه شما هم فهمیدین هیچ مشکلی نداره!:دی
خواهش میشود
بالاخره حس انسان دوستانه ام ایجاب کرد ک بگم

بزن قدش صبا!(آیکون بزن قدش :دی!)
همه پدر دارن تو هم پدر داری!
همه ... دارن،ماهم ... داریم!!
ولی صبا اینو جدی میگما:میگم دوشنبه که رفتیم سپهر،این مریم ناز مخش خوب کار میکنه!
مثه عزاداری سوجو که تو نمیدونی، یه کاری میکنیم که آبروش تو کل جهان بره.
آبروی منو میبره؟دسته جمعی داریم براش!
بعله(به قول صاحب خونه البته!با اجازه ی آیدین.)
پاسخ:
ما کـ نفهمیدیم چی شد ولی شما راحت باشید!
نه بابا؟؟
چ حرفا...خیلیم وارده...من به عنوان ی وکیل باید از حقوق موکلم دفاع کنم جناب...


نمیدونم چرا الان به طور شدیدی با کیانا موافقم؟!


ممنونم مادر...(الان اشک از گونه هام داره جاری میشه)آیکون گریه....
آره بابا اونو ول کن زندگیشو ول کرده رفته اون سر دنیا دنبال کیلیپ و کنسرت...به اینم میگن پدر؟؟؟نه واقعا شما بگین....!!!
پاسخ:
بابات آهنگ میخونه؟

قابل توجه بچه های گیتاریست!!!

اگه گیتارو درست دستتون نگیرین و به طرز اشتباهی سعی در نواختن در طولانی مدت داشته باشین، باعث میشه که تو دستتون غده در بیاد!!!

(مخصوصا نواختن به سبک کلاسیک با استایل پاپ!)

حواستون باشه ها !!!وگرنه میشین مثه یه نفر :دی

پاسخ:
از توصیه های شما متشکریم!
صبا برو جلو، من مثه کوه(بلا نسبت بابات) پشتتم!!!
پاسخ:
حالا چرا بلا نسبت باباش؟
بعدشم!
پاسخ:
بعدشم چی؟
خوشال نشو حالا!
این مورد جزو استثنا هاس! و از اون جایی که بحث کردن سر این چیزا به جایی نمیرسه، هیچی نگفتم!!
بعشدم هنو از درستی اطلاعات مطمئن نیستم!! بالاخره هر چی نباشه یه پسر تعریفش کرده دیگه!! نمیشه اعتماد کرد!!
پاسخ:
یعنی من دروغ میگم؟ 

آقا اعتراض دارم ... اشتباه شده ... !!!

پاسخ:
وارد نیست.
من حرفی برای گفتن ندارم! :دی
پاسخ:
خوبه!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی