کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

کفش ورزشی

يكشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۰۵ ب.ظ

روزی دو نفر در جنگل قدم می زدند.

ناگهان شیری در مقابل آنها ظاهر شد.

یکی از آنها سریع کفش ورزشی اش را از کوله پشتی بیرون آورد و پوشید.

دیگری گفت بی جهت آماده نشو هیچ انسانی نمی تواند از شیر سریعتر بدود.

مرد اول به دومی گفت : قرار نیست از شیر سریعتر بدوم. کافیست از تو سریعتر بدوم …

  آ.ن: ... و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت!  

دیدگاه‌ها (۸)

 وا اون شیر کاکائو دیگه چی میگه؟ :|

پاسخ:
وااااااااااااااااای! بخدا اخبار ورزشی هم سوتی میده! یکم سوتی های اونو بگیرین!
اتفاقا منم واسم سئوال شده بود!!!!!!!!!!!!!
هی میگفتم خدایاااااااااا!!!این مطلب چه ربطی به شیر کاکائو داره!!!!!!!!!تا مدت ها درگیرش بودم!!!!!!!!!!!اصن یه وضعی بودا!!!!!!!دینی مو گذاشته بودم کنار،هی به این فک میکردم!!!=))
پاسخ:
:))
حالا همه ی اینا به کنار!
اون برچسب شیرکاکائوت منو کشته!!!
پاسخ:
شیر کاکائو ؟؟؟؟؟؟

آها! من زدم شیر ، خودش guess کرده!!!
ماشالله به دوسته که مخش کار می کرده {درستش همینه انتظار نداشتی که خودش مثل حسین فهمیده بندازه تودهن شیر}
پاسخ:
بعله! همه کـ حسین فهمیده نیستن.
آ. ن از خود متن با حال تر بود.
پاسخ:
لطف دارید!
امروز تو امتحان انشا یه سوال داده بود که یه داستان بنویسید با شخصیتهای خروس و روباه به دوست خوب هم مربوط داشته باشه...
چیزی که من نوشتم یه جورایی به این شباهت داره =))

عبید زاکانی قزوینی بوده؟نه؟

من داستان موش و گربه شو خیلی دوست دارم!


آخه به اینا هم میگن دوست؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
بعله ، قزوینی بوده!
اینم احتمالا از حکایات عبید زاکانی بوده که تحریف شده!!
پاسخ:
شاید!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی