کلاه ایمنی
رییس یک کارخانه بزرگ معاون خود را احضار و به او می گوید: «روز دوشنبه، حدود ساعت 7 غروب، ستاره دنباله دار هالی دیده خواهد شد. نظر به اینکه چنین پدیده ای هر 78 سال یکبار تکرار می شود، به همه کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت 7، با به سر داشتن کلاه ایمنی ، در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. اما در صورت بارندگی مشاهده هالی با چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست و در کارگران را به سالن نهارخوری هدایت کنید تا از طریق نمایش فیلم با این پدیده شگفت آشنا شوند.»
معاون خطاب به مدیر تولید می گوید: «بنا به دستور جناب آقای رییس، ستاره دنباله دار هالو روز دوشنبه بالای کارخانه طلوع خواهد کرد. در صورت ریزش باران ، کلیه کارگران را با کلاه ایمنی به سالن نهار خوری ببرید تا فیلم مستندی را درباره این نمایش عجیب که هر 78 سال یکبار در برابر چشمان عریان اتفاق می افتد ، تماشا کنند.»
مدیر تولید خطاب به سرپرست: «بنا به درخواست آقای معاون ، قرار است یک آدم 78 ساله هالو با کلاه ایمنی و بدن عریان در نهارخوری کارخانه فیلم مستندی درباره امنیت در روزهای بارانی نمایش دهد.»
سرپرست خطاب به سرکارگر: «همه کارگران بایستی روز دوشنبه ساعت 7 لخت و عریان در حیاط کارخانه جمع شوند و با کلاه ایمنی به آهنگ بارون بارونه با صدای یک خواننده پاپ به نام هالو گوش کنن.»
سرکارگر خطاب به کارگران: «آقای رییس روز دوشنبه 78 سالش می شود و قرار است در حیاط کارخانه و سالن نهار خوری بزن و بکوب راه بیفته و گروه هالو پشمالو برنامه اجرا کنه. هر کس مایل بود میتونه برهنه بیاد ولی کلاه ایمنی لازمه.»
ک.ف : یک کلاغ و چهل کلاغ کردن همینه دیگه !! حالا دوشنبه بشه ببینیم چه اتفاقی میفته!!
اوه اوه
انقد ازین فوقع ما وقع بدم میاد که
توی هر درسمون داشتیم
یبار آرزو به دل موندیم که اینو تو امتحان بدم