ووژی ووژی ...
... روحش شاد
+ همین!
+ هنوز به یادتیما ...
یادمون نرفته.
+ کیانا سالگرد درگذشت ماهی عزیزتو تسلیت میگم.
- ۱۸ دیدگاه
- ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۰۷:۰۰
ووژی ووژی ...
... روحش شاد
+ همین!
+ هنوز به یادتیما ...
یادمون نرفته.
+ کیانا سالگرد درگذشت ماهی عزیزتو تسلیت میگم.
دوستم رفته بود یخ بخره
یادش رفته بود پول ببره
فکر کرد که چه کار کنه
آخر به یه یخ دست زد وبه مرده گفت از این سردتر نداری
مرده هم گفت نه
اونم تونست در بره
بابام صلاح ما رو میخواد...
واسه جهنم میخواد ما رو اماده کنه...
واسه همین کولر رو روشن نمیکنه!
باور کنید اگه اول کتاب های درسی یه مثبت ۱۸ می ذاشتن
ما الان در همه ی رشته ها فیلسوف بودیم !
✔ دقت کردین بعضی وقتا شیطونه بی شرف چه پیشنهادات خوبی می ده ؟
اصلا نمیشه ردشون کرد
مردی به استخدام یک شرکت بزرگ درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: «یک فنجان قهوه برای من بیاورید.»
صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می زنی؟»
کارمند تازه وارد گفت: «نه»
صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق.»
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره.»
مدیر اجرایی گفت: «نه»
کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.
کی میدون چرا توی آدرس اینترنتی
به جای یه w سه تا www میذارن؟
بگم؟
بگم؟
بگم؟
بگم؟
چون کار از محکم کاری عیب نمیکنه :))
دختره توی پروفایلش نوشته:
من !کسی امــ که با هر نفسمــ 10 نفر میمیرند!!
خبـــ خاکـــ تو سرتـــ
مسواکــ بزن!
سؤال امتحان نهایی فیزیک دانشگاه کپنهاگ
چگونه میتوان با یک فشارسنج ارتفاع یک آسمانخراش را محاسبه کرد؟
پاسخ یک دانشجو:
” یک نخ بلند به گردن فشارسنج میبندیم و آن را از سقف ساختمان
به سمت زمین میفرستیم.
طول نخ به اضافه طول فشارسنج برابر ارتفاع آسمانخراش خواهد بود.”
این پاسخ ابتکاری چنان استاد را خشمگین کرد که دانشجو را رد کرد.
دانشجو با پافشاری بر اینکه پاسخش درست است به نتیجه امتحان اعتراض کرد.
دانشگاه یک داور مستقل را برای تصمیم درباره این موضوع تعیین کرد.
داور دانشجو را خواست و به او شش دقیقه وقت داد تا راه حل مسئله
را به طور شفاهی بیان کند تا معلوم شود که با اصول اولیه فیزیک آشنایی دارد.
دانشجو پنج دقیقه غرق تفکر ساکت نشست.
داور به او یادآوری کرد که وقتش درحال اتمام است.
دانشجو پاسخ داد که چندین پاسخ مناسب دارد اما تردید دارد کدام را بگوید.
وقتی به او اخطار کردند عجله کند چنین پاسخ داد:
“اول اینکه میتوان فشارسنج را برد روی سقف آسمانخراش،
آنرا از لبه ساختمان پائین انداخت و مدت زمان رسیدن آن به زمین را اندازه گرفت.
ارتفاع ساختمان مساوی یک دوم g ضربدر t به توان دو خواهد بود. اما بیچاره فشارسنج .”
“یا اگر هوا آفتابی باشد میتوان فشارسنج را عمودی بر زمین گذاشت
و طول سایهاش را اندازه گرفت. بعد طول سایه آسمانخراش را اندازه گرفت
و سپس با یک تناسب ساده ارتفاع آسمانخراش را بدست آورد .”
“اما اگر بخواهیم خیلی علمی باشیم، میتوان یک تکه نخ کوتاه به فشارسنج بست
و آنرا مثل یک پاندول به نوسان درآورد، نخست در سطح زمین وسپس روی
سقف آسمانخراش. ارتفاع را از اختلاف نیروی جاذبه میتوان محاسبه کرد : T = 2 pi sqrt(l / g) .”
“یا اگر آسمانخراش پله اضطراری داشته باشد،
میتوان ارتفاع ساختمان را با بارومتر اندازه زد و بعد آنها را با هم جمع کرد.”
“البته اگر خیلی گیر و اصولگرا باشید میتوان از فشارسنج برای اندازهگیری
فشار هوا در سقف و روی زمین استفاده کرد و اختلاف آن برحسب میلیبار
را به فوت تبدیل کرد تا ارتفاع ساختمان بدست آید.”
“ولی چون همیشه ما را تشویق میکنند که استقلال ذهنی را تمرین کنیم
و از روشهای عملی استفاده کنیم، بدون شک بهترین روش آنست که
در اتاق سرایدار را بزنیم و به او بگوییم:
اگر ارتفاع این ساختمان را به من بگویی یک فشارسنج نو و زیبا به تو میدهم.”
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غم ها بودم
تک و تنها بودم