کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

چتر

جمعه, ۱۵ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۴۹ ب.ظ
یه مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده:
هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟
دکتر چند لحظه فکر میکنه و میگه: 
خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم. من یه نفر رو می شناسم که شکارچی ماهریه. اون هیچوقت تابستونا رو برای شکار کردن از دست نمیده. یه روز که می خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل. همینطور که میرفته جلو یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش. شکارچی چتر رو می گیره به طرف پلنگ و نشونه می گیره و …..
بنگ! پلنگ کشته میشه و میفته روی زمین!
پیرمرد با حیرت میگه: این امکان نداره! حتما" یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!

 
  آ.ن: منظور دکتر هم همین بود!  

دیدگاه‌ها (۷)

=))
 شیوا =))

ماشالا همه فکراشون تا کجا ها رفته =))

 

حمید =))

پاسخ:
.... تبرکه!!!
از کجا می دونی یه نفر دیگه با تیر زده ؟ شاید چند نفر بودند { بعید نیست}
پاسخ:
نه دیگه! یکی یکی حداقل!
دکتر این قدر سرش شلوغه به ماهواره نگاه نمیندازه!!
"داروی توانبخشی جنسی ....." بدون عوارض جانبی !

مساله این بوده وگرنه چرا بیخود میخواین جامعه رو خراب و فاسد نشون بدین!!
همه خوب و خوش و خرم داریم زندگیمونو میکنیم،بی دغدغه و مشکل!!
پاسخ:
بعله!!! خعلی!
وا ینی کاره دکتره بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
نه تا اون حد دیگه!
کار یکی دیگه بوده!

che vazeh manzooro resoond

destesh tala!

پاسخ:
بعله!
خب میذاشت خوش باشه بدبخت!!
پاسخ:
واقعیتا رو باید گفت!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی