کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

۵۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

میدونستین خرچنگها تو عروسیاشون نمیتونن دست بزنن

فقط بشکن ریز میزنن!

برید حال کنید با این اطلاعاتی کـ در اختیارتون میزارم !!

  • آیدین

یه سوال دارم ازتون :
 
مامانم ازتون خیلی تعریف میکنه

میگه بچه های مردم تو خونه نمیذارن ماماناشون دست به سیاه سفید بزنه

و همه کارا رو انجام میدن !

شما به عنوان یه بچه مردم عایا اینجوریین؟!

  • محمدرضا اکبری

میدونین چرا همیشه جلوی آرایشگاه زنونه پرده میکشن؟

واسه اینکه هیشکی نفهمه اون خانوم خوشگله ای که میاد بیرون

همون هیولاییه که ۲ ساعت پیش رفته بود تو!

 

پیشاپیش مرگ خودمو در یکی از زلزله های ایران تسلیت میگم!!

  • محمدرضا اکبری

آقای اسمیت به تازگی مدیر عامل یک شرکت بزرگ شده بود. مدیر عامل قبلی یک جلسه خصوصی با او ترتیب داد و در آن جلسه سه پاکت نامه دربسته که شماره های ۱ و ۲ و ۳ روی آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: هر وقت با مشکلی مواجه شدی که نمی توانستی آن را حل کنی، یکی از این پاکت ها را به ترتیب شماره باز کن.

چند ماه اول همه چیز خوب پیش می رفت تا این که میزان فروش شرکت کاهش یافت و آقای اسمیت بد جوری به درد سر افتاد. در ناامیدی کامل، آقای اسمیت به یاد پاکت نامه ها افتاد. سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره ۱ را باز کرد. کاغذی در پاکت بود که روی آن نوشته شده بود: همه تقصیرها را به گردن مدیرعامل قبلی بیانداز. آقای اسمیت یک نشست خبری با حضور سهامداران برگزار کرد و همه مشکلات فعلی شرکت را ناشی از سوء مدیریت مدیرعامل قبلی اعلام کرد. این نشست در رسانه ها بازتاب مثبتی داشت و باعث شد که میزان فروش افزایش یابد و این مشکل پشت سر گذاشته شد.

یک سال بعد، شرکت دوباره با مشکلات تولید توأم با کاهش فروش مواجه شد. آقای اسمیت، با تجربه خوشایندی که از پاکت اول داشت، بی درنگ سراغ پاکت دوم رفت. پیغام این بود: تغییر ساختار بده. اسمیت به سرعت طرحی برای تغییر ساختار اجرا کرد و باعث شد که مشکلات فروکش کند.

بعد از چند ماه شرکت دوباره با مشکلات روبرو شد. آقای اسمیت به دفتر خود رفت و پاکت سوم را باز کرد.

پیغام این بود: سه پاکت نامه آماده کن!

  • آیدین

دانشجوی عزیز، دوست تحصیل کرده من، شمایی که فردا می خوای دکتر مهندس این مملکت بشی!

واقعاً نمی دونی تو کلاس باید موبایلت رو خاموش کنی؟
نمی‌بینی خوابیم؟

  • آیدین

ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﮔﻞ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...
.
.
ﺍﻣﺎ ﻧﻪ!!!
.
.
ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻴﺪ ...
.
.
ﭘﺮﭼﻢ ﮐﻤﮏ ﺩﺍﻭﺭ ﺑﺎﻻﺳﺖ!

  • آیدین

اس ام اس جدید ایرانسل:

مشترک گرامی

بخدا اگر بفهمم رفتی رایتل خریدی باهات کات میکنم

۱ بار با همراه اول بهم خیانت کردی

بسه دیگه

تحملشو ندارم!

  • محمدرضا اکبری

این دخترا که ناخونای دست چپشون رو خیلی شیک لاک می زنن

وسطشم طرح می زنن خفن

بُته جِقه و مینیاتور و نقش برجسته !

اما دست راستشون رو میبینی،

انگار ساناز پنج ساله از تهران نقاشی کشیده ،اینا رو اذیت نکنید!

اینا دست چپشون ضعیفه !

  • محمدرضا اکبری

گفت از حادثه ای لبریزم،

من پر از فریادم،

در درونم غوغاست!

 

گفتم این حال تو را میفهمم،

دستشویی آنجاست!

  • محمدرضا اکبری

در کنار خطوط سیم پیام

خارج از دِه، سه کاج روییدند

سالیان دراز رهگذران

آن سه را چون سه دوست می‌دیدند  

 

یکی از روزهای پاییزی 

زیر رگبار و تازیانه‌ی باد

یکی از کاج‌ها به خود لرزید

خم شد و روی سومی افتاد  

 

گفت: «ای آشنا سلامٌ علیک

زحمت بنده را تقبل کن

ریشه‌هایم ز خاک بیرون است

چند روزی مرا تحمل کن»!  

 

کاج همسایه گفت با لبخند:

«جای تو ای رفیق بر سرِ ماست

توی آغوشم استراحت کن

پیش من میهمان حبیب خداست»  

 

کاج دوم که ماجرا را دید

از حسادت کشید فریادی

گفت: «ای کاج زشت و بی‌ریشه

پس چرا روی من نیفتادی؟»  

 

گفت: «شرمنده! شرح اخلاقت

کاملاً در کتاب درسی هست

به تو گر تکیه داده بودم من

رفته بودیم جفت‌مان از دست»!

«سیدامیر سادات‌موسوی»

  • آیدین