کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

۱۱۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل"


چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند …
دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم… باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی… اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده…
با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.
دکتر: هه! شوخی کردم… زنت همون اولش مُرد!!!!


  آ.ن: هر اتفاقی بیافته ، به نفع ماست  

  • آیدین

هــه هــه !
ایـنـو نگـا کنین !

گوشی ضد آب !
بـرو عـمـو بـرو ، مـا گـوشـی سـاختـیم راحـت از جیـب در میـاد …
بـرو از خـدا بتـرس …

  آ.ن: دانشمندان هنوز نتونستن بفهمن  

  کـ چرا ایرانیان وقتی یکی از جای دور بهشون زنگ میزنه با داد حرف میزنن!  

  • آیدین

اطلاعیه جدید راهنمایی رانندگی :

پیرو مشکل آلودگی هوا ، امروز تنها خودروهایی کـ سه رقم سمت راست پلاک آنها بر ۱۷ بخش‌ پذیر است اجازه‌ی تردد دارند!

  آ.ن: داشتم تو کمی تا قسمتی طنز با آرامش پست میذاشتم یهو یادم اومد اعصاب ندارم :|  

  • آیدین

دو تا بنّا بودن به اسم پدرام و پژمان که باهم رو سقف یه ساختمون کار میکردن. یه شب که دیدن چقد از کاراشون مونده و وقت هم ندارن تصمیم میگیرن برن سر کار.

وقتی دوتاشون رو سقف بودن و داشتن کار میکردن یهو باد میزنه نردبون رو میندازه.

پدرام میگه حالا چیکار کنیم؟

پژمان میگه: تو رو پرتت  میکنیم پایین تا نردبون رو درست کنی.

پدرام میگه: مگه من خرم! من یه فکر بهتر دارم، من چراغ قوّه ام رو روشن میکنم، تو هم رو پرتو های نورش راه برو و خودتو تا پایین ساختمون برسون.
پژمان میگه:ینی تو نمی خوای چراغ قوّه رو خاموش کنی!!!!!

   عاغا"زندگی فشار آورده دیگه.

   من یه مدت نت نداشتم فک کردین از دستم راحت شدین؟ نه خیر از این خبرا نیس.

  • pou 617
پسره با دوستش چت میکرده:

پسره: می‌شه یکم دیگه بمونی؟ من خیلی‌ دوست دارم بیشتر باهات حرف بزنم
دختر: نمیتونم، باید برم
پسر: PLZzZZz یکم دیگه بمون
دختر: نمی‌شه!!مامانم گفته اگه الان نرم بخوابم میاد پایین و سرمو میکوبه به کیبو فگئو تبخد آوعپقبسفدگ دجدو د دکسییدهد قکتو !
 
  آ.ن: ببخشید ، یه مدت مشغول بودم، نتونستم تشریفـ(!)ـ بیارم!  
  • آیدین

رفیقم گوشی glx خریده
حالا گیر کرده تو جیبش در نمیاد
هیچی دیگه برد نمایندگی درستش کرد
الان مثل روز اول داره از جیبش در میاد :|

  • پویا عسکری

میخواستم تحقیقمو تایپ کنم با داداشم نشستیم پشت کامپیوتر که مثلا ایشون بخونن من تایپ کنم, اگرم اشتبا نوشتم بگه تا درست کنم. بیشتر از چهل سطر نوشتم سرمو بلند کردم دیدم یا قمر بنی هاشم!!!!!!!! این خرچنگ قورباغه ها چیه من نوشتم؟! تازه فهمیدم انگلیسی تایپ کردم!!! جالب اینجاس داداشمم داشت بر و بر منو نیگا میکرد!
آخه داداشه دارم من؟

  • پویا عسکری

ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺏ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻤﻮﻻ :
ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﻤﯿﺪﻥ
ﻣﺘﻠﮑﯽ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺧﻮﺷﺸﻮﻥ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﻠﺪﻧﯿﺴﺘﻦ
... ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ ﭘﻨﺞ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻣﺦ ﺑﺰﻧﻦ
... ... ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯿﻔﺘﻦ
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﺷﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺩﺍﺭ ....
ﺣﺎﻻ ﺑﺎﻻﻏﯿﺮﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺩﻭﺳﺖ
ﺑﺸﯽ ؟ ﻧﻤﯿﺸﯽ ﺩﯾﮕﻪ

[!]:خدایی یکی بیاد بگه من با اینا دوس میشم!!

  • پویا عسکری

این داستان رو یکی از دوستان برام روایت کرده.راست و دروغش رو نمیدونم!
آخه این همسایه اس دوستم اینا دارن؟؟؟
میگفت پسر همسایشون یکی دوهفته مدرسه نرفته بود البته این داستان برای آبان ماهه-مرد همسایشون بدوبدو اومده به بچه اش گفته.پسرم برو قایم شو همه معلمات دارن میان!!فک کنم اومدن زورکی ببرنت مدرسه یا حتی کتکت بزنن که چرا نیومدی مدرسه!!بدو قایم شو!!
پسره برگشته به باباش گفته نه جونم!بابایی خودت برو قایم شو!آخه من گفتم بابام مرده!!حالا هم اومدن هفتم!!خخخخخخخخخخخخ


خودش: : :○))
معلماش:  :-(

[!]:یه سوال مگه ادم مدرسه نره معلما میان ببرنمون؟؟؟

  • پویا عسکری

میگن "ازدواج کنیــــــد تا بیشتـــــــر عمـــر کنید...!"
دانشمنـــــدان ثـــابت کردن که مجـــــردان دوبرابر ان در معرض مـــــرگ زود رس هستند...!
یکی نیست بهشون بگه خـــــب لامصبــــــا مــــــرگ زودرس بهتــــر از مــــرگ تــــــدریجیــه که...! :|

  • پویا عسکری