کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

۵۵۰ مطلب توسط «آیدین» ثبت شده است

ک.ف : گل کلم در ترشی حکم پسته در آجیل رُ داره...به همین برکت قسم :|

  • آیدین

  آ.ن: ببین با کیا شدیم 70 میلیون!  

  • آیدین
زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند
از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد
و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠۶ نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود
که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»
  • آیدین

پدر به دختر: دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی؟

دختر: دارم ماهو میبینم بابایی!

پدر: پس بی زحمت به ماهت بگو خبر مرگش اون ماشینشو خاموش کنه، صداش نمیذاره بخوابیم!!!

ک.ف : آدمهارو نه تو سفر و نه توی رابطه بلکه توی ایستگاه های صلواتی بشناسید …

  • آیدین
کشیشی در اتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشست.
مردک روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد و بعد از مدتی از کشیش پرسید:
پدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟
کشیش هم موعظه را شروع کرد و گفت: روماتیسم حاصل مستی و میگساری و بی بند و باری است!
مردک با حالت منفعل دوباره سرش گرم روزنامه خودش شد!
بعد کشیش از او پرسید: تو حالا چند وقت است که روماتیسم داری؟
مردک گفت: من روماتیسم ندارم! اینجا نوشته است پاپ اعظم دچار روماتیسم بدی است!
  • آیدین

شب تولدمه

مامانم میگه:”،برو جارو  رو بردار و گردگیری کن،شب مهمونا میان.”

میگم: مامان من تازه به دنیا اومدم،برم جارو کنم؟

رفته زیر پتو میگه من هم تازه زاییدم، باید استراحت کنم!!!

ک.ف : وقتی الکساندر گراهام بل تلفن را اختراع کرد ، با تعجب دید که جنتی سه تا میس کال انداخته !!!

 

  • آیدین

شما در نظر بگیر داخل جیب شلوارت این چیز ها هست :
چند تراول چک

فندک

راز لبخند ژکوند

معمای مثلث برمودا
عکس عمه تون

چک برگشتی شریک پدرتون

کلید طلای یک واحد مسکونی مبله

...

قطعا وقتی دارید شلوارتون رو جلو پدرتون عوض میکنید

تنها چیزی که از جیب شلوارتون میفته جلو پای پدرتون فندکه !

ک.ف : فکر کنم تو کتابام الکل وجود داره ، لامصب 2صفحه خوندم اصن گرفت منو 

  • آیدین

تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود.
بابام گفت یاد بگیر هم سن توئه!
یهو باباشم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود، بابام کانالو عوض کرد!

ک.ف : احمقانه ترین کار زندگیم این بود که سعی کردم مفهوم ADSL رو برا مادربزرگم توضیح بدم!!

  • آیدین
آنروز که سقف خانه ها چوبی بود
گفتار و عمل در همه جا خوبی بود
امروز بنای خانه ها سنگ شده
دلها همه با بنا هماهنگ شده
 
  آ.ن: راه رسیدن به تو، راه نیست! تردمیل است...  
  • آیدین

     دوستی از رفقای دیرین                     عشق یاری به دلش تابیده

عاقبت قاطی مرغا شد و رفت                پس که شیره به سرش مالیده

دیدمش بعد عروسی روزی                      کمرش خم شده و تابیده

چشم ها سرخ و رخش زردمبو                      بس که از درد کمر نالیده

زیر شال دو سه متری بلند                      ویکس بدبو به خودش مالیده

گفتم ای دوست خدا بد ندهد                  چه شده کول و کمر چاییده

گفت داغ جگرم تازه نکن                         گاو بیچاره ی من زاییده

پس که افراط نمودم در عشق                  مهره سوم من ساییده

مدتی هست از این درد کمر                    عنصر عاشقیم ام خوابیده

گفتمش موز بخور گفت عجب                   چه کسی موز دوا نامیده

موز اگر چاره ی درد کمر است                 پس چرا خود کمرش تابیده؟

 

محمد رضا عالی پیام (هالو)

  • آیدین