کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

چند تا مرد لازمه تا بشه دیوار آشپز خونه رو کاقذ دیواری زد؟

4 تا،البته اگه نازک خردشون کنین.

عاغا"البته بستگی به سایز مرد وآشپز خونه هم داره. در ظمن دیه ی زن ها نصفه مرداس ها. گفتم بگم که گفته باشم اگه یه روز خاستین از این کارا کنین، راجب دیه هم تحقیق کنین.

  • pou 617

یه روز یه کیانایی،درحالی که اسمشو عوض کرده بود بوده،میره دکتر.

به دکتر میگه: دکتر من هر جا مو دس میزنم درد میکنه.

دکتر میگه مگه میشه .

کیاناهه هم دست میزنه به پاش میگه : اوخخخخخخ

دس میزنه به سرش میگه:اوخخخخخخخ

دس میزنه به کمرش میگه:اوخخخخخخخ

دکتر یه نگاه بهش میکنه میگه تو اسمت کیانا نیست؟؟

میگه نمی خاستم اعطراف کنم، ولی آره اسمم کیاناست.

دکتر میگه عزیزم:انگشتت شکسته.

   دکتر بود بالاخره، تقصیر کیاناهه نبود که.اصن کیانای قصه ما رشتش ریاضی بود.

  • pou 617

یه روز مامان بزرگم(خدا بیامرز) داش واسه نوه هاش نقل میگفت.

روبه دخدرا کرد و گفت شما یادتون نیس، قدیما دخدرا خاسدگار هاشون رو رد میکردن.

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ.

   عاغا"فمنیست بازی هم نیست، اینم نمیذاشتم میمردم.

   مامان بزرگ طنُاز بود ما داشتیم؟

   خدا بیامرزه.

 

 

  • pou 617

ok ویندوز ok

ویندوز: ok ؟

  من: ok  :| 

  • آیدین

نشسته بود داشت تلویزیون میدید کـ یهو مرگ اومد پیشش …

مرگ گفت : الان نوبت توئه کـ ببرمت …

مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا …

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست.طبق لیست من الان نوبت توئه

مرده گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر …

مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره…

توی شربت ۲ تا قرص خواب خیلی قوی ریخت …

مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت…

مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست

و منتظر شد تا مرگ بیدار شه …
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت !

بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم !

 

  آ.ن: سر هر کسی رو میشه کلاه گذاشت ، به غیر از مرگ!  

  آ.ن2: فردا آخرین امتحانم رو دارم ، بعد از اون کاملا" سرحال میام و در خدمتتون هستم.  

 

ک . ف : فعلن که متاسفانه یا خوشبختانه واست کار درست کردم و دوباره یکم از وبلاگت باید فاصله بگیری !!!

  • آیدین

شخصی همیشه از دیگران عقب می افتاد.

از او پرسیدند: آیا تا به حال شده است که جلوتر از همه باشی؟

گفت: بله، یک بار از پلی رد می شدیم و من آخر بودم، روی پل رسیدیم که قرار شد برگردیم، وقتی که برگشتیم من که آخر از همه بودم اجبارا اول شدم!! 

ک.ف : مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعاً اربابه !

  • آیدین

سلام.

عاغا" شما چه انطزاراتی* از ما دارین.

من که همین جوریش حرفه درست از دهنم در نمیاد.

بعد شما انطزار دارید روزه قبل امتحان هندسه پست درست حسابی ببینید.

اونم از من؟؟؟

من کلا" مغزم الان کار نمی کنه.

  عاغا" البته من کلا" مغزم کار نمی کنه.( در اکثر مواقع)

  *انتظار

کلا" هم قصدی از گذاشتن این پست نداشتم.

 

  آ.ن: خسته نباشید ، تو برو خَر ِتو بزن!  

  • pou 617

    پیامک زد شــبی لیلی به مجنون                     که هر وقت آمـــــدی از خانه بیرون  

           

    یاور مــــــــــــدرک تحصیلی ات را                     گـــــواهی نامه ی پی اچ دی ات را

 

   پدر باید ببیند دکترایـــــــــــــــــــت                    زمانه بد شـــــده جانم فدایـــــــــت


   دعا کن مدرکت جــــــعلی نباشد                    ز دانشـــــگاه هاوایی نباشـــــــــــد

 

   وگرنه وای بر احوالـــــــــت ای مرد                    که بابایم بگیرد حالت ای مـــــــــرد

 

   چو مجنون این پیامک خواند وارفت                    به سوی دشت و صحرا کله پا رفت

 

   اس ام اس زد از انجا سـوی لیلی                    که می خـــــــــواهم تورا  قد تریلی


   دلم در دام عشقـت بی قرار است                   ولیکن مــــــــــدرکم بی اعتبار است


   چه سنگین است بار این جـــدایی                   امان از دست این مــــــــدرک گرایی!!

    ک.ف : اگر حرف مفت را می خریدن ، الان میلیاردر بودم !!!

  • آیدین

از کجا بفهمیم مردا دارن دروغ میگن؟

.

مردا وقتی لباشون حرکت میکنه دارن دروغ میگن.

   عاغا"بزرگ ترین درجه ی صداقت بین مردا اینه که اسمشونو بهتون راس بگن.

  

  • pou 617

نام: کیانا

نام خانوادگی: واثقی

فرزند: سوم!!

  آ.ن: آیا میدانید کوتاه‌ترین جنگ در سال ۱۸۹۶ بین زانزیبار و انگلستان که ۳۸ دقیقه طول کشید؟؟؟!!!  

  فک کنم رفتن لب مرز به هم فحش دادن برگشتن  

  • آیدین