کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

۵۵۰ مطلب توسط «آیدین» ثبت شده است

سلام به همه یک طنزیا! [از بچگی آرزو داشتم به اینجوری سلام کنم!]

خبر: نظر به اینکه در پست صوتی پیش، جناب آقای داریوش کمالی اعلام کردند که قسمت پنجم داستان خانه‌ی سالمندان بزودی پست می‌شه، لازم به ذکره که این پست روز جمعه توسط آقا حمیدِ کاتالان ارسال میشه. از اونجایی که حمید قراره پست کنه، طبیعیه که ساعت هفت باید منتظرش باشیم!

از تمام کسانی که در این مدت پیگیر این داستان بودند تشکر می‌کنیم.

در ضمن، پیشنهاد می‌کنم از آنجایی که از آخرین قسمت پست شده‌ی این داستان چند ماه می‌گذرد. قبل از خواندن قسمت پنجم، قسمت قبلی ِ‌ آن را هم بخوانید.

 

تاکید: خدمت کسانی که از شبکه اجتماعی instagram استفاده می‌کنند عرض کنم که صفحه‌ی ویژه‌ی وبلاگ کمی تا قسمتی طنز در instagram راه‌اندازی شد. از شما خواهشمندیم برای حمایت از ما و همچنین بهره بردن از تصاویر طنز وبلاگ ما را در اینستاگرام follow کنید.

instagram.com/1tanz

 

خبر:‌ صفحه‌ی وبلاگ کمی تا قسمتی طنز در توییتر هم راه‌اندازی شد. علاقه‌مندان می‌توانند با استفاده از این شبکه میکروبلاگ از پست‌های جدید وبلاگ باخبر شده و به وسیله‌ی لینک مستقیم و کوتاه‌شده‌ی موجود، به پست‌های وبلاگ دسترسی پیدا کنند.

twitter.com/1tanzblog

 

موفق و موید و اینجور چیزا باشید.

پایان پست.

  • آیدین

دومین پست صوتی وبلاگ

درباره‌ی ایده‌هایی که در وبلاگ اومدن و اجرا شدن

با صدای داریوش کمالی

 

 

دریافت

  • آیدین
برنامه نویس چیست؟
برنامه نویس موجودیست زنده که اغلب بصورت نشسته با کمی خمیدگی روبروی خود را نگاه می کند.
این موجود توانایی بسیار زیادی در گیر دادن به یک موضوع و پلک نزدن را داراست.
بیشتر طول عمر خود را بدون تحرک سپری می کند و فقط انگشتانش دارای فعالیت بسیار زیاد هستند.
غالبا بصورت انفرادی یافت می شود و در پاسخ به مخاطب همواره می گوید: چی؟ ۹۹٪ آنها شب زیست هستند.
بین یک شاخه گل رز و یک تکه پاره آجر تفاوتی قائل نمی شود.
از دید همه ی گونه های برنامه نویس، کلیه مسائل و موارد یا تابع هستند یا متغیر یا حلقه تکراری در مواجهه با هرگونه مشکل، اولین راه حل پیشنهادی برنامه نویس Restart است و هر چیزی که خراب است، بصورت پیش فرض هنگ کرده است مهارت بسیار زیادی در فشردن کلید های Ctrl+S و بلافاصله F5 یا F9 (در گونه های مختلف مانند PHP یا ASP متفاوت است) در کمتر از صدم ثانیه را دارد.
گونه هایی از برنامه نویس وجود دارد که می تواند تا 12 ساعت یک موزیک تکراری را بصورت Repeat (حتی با هدست) گوش کند و حتی یک کلمه از آنرا متوجه نشود.
 
 
رعایت نکات ایمنی در مواجهه با برنامه نویس:
- هرگز دست برنامه نویس را روی ماوس تکان ندهید، اگر این اتفاق ناخواسته افتاد بلافاصله به اندازه یک مشت از دست مخالف فاصله بگیرید.
- هنگامی که با او صحبت می کنید اگر به شما خیره شده است، مطمئن باشید 1 کلمه از حرف شما را هم نمی شنود
- وقتی مکررا با بله یا خیر جواب می دهد، برای حفظ سلامتی از ادامه دادن به سوال جواب به شدت پرهیز کنید.
  • آیدین
این آرایشگاه زنونه ها به اندازه پیچ و مهره هوایپما آپشن داره
حالا سلمونی مردونه میری میگه سر یا صورت؟

خب قبول، یه سری پسرها هستند که شلوار و پیراهن صورتی می پوشن.

اصن قبول، یه سریا حتی گوشواره هم میندازن!

اصن مورد داشتیم رژ لب و پن کیک (که من تا دیروز فکر میکردم فقط اسم یکجور کیکه) هم میزده!

 

ولی باید قبول کنیم همه ی پسرها اینطوری نیستن.

نه تنها همه ی پسرها اینگونه نیستند. بلکه به جرئت می توان گفت مقدار این گونه ی کمیاب بسیار کمتر از یک درصد است.

تو رو خدا بیاید واقع بین باشید. [چون من میدونم دیگه. الآن یه سری میان میگن 90 درصد پسرا اینطوری هستن!!]

مثلاً تو خونواده ی ما هیشکی اینطوری نیست (خدا رو شکر)

تو مدرسه ی ما هم فکر نکنم کسی باشه. (نهایتاً یکی دو نفر، که میشه همون کمتر از یک درصد)

شما هم دور و برتون رو بگردین کمتر کسی پیدا میشه که اینطوریه.

 

و اما نکته: امیدوارم این موج های وبلاگی و فیسبوکی و توییتری که علیه اینجور شبیه شدن پسرا به دخترا به وجود اومده موثر واقع شه و یه تغییری ببینیم.

 

ببخشید اگه واقع بین بودم.

تمام

  • آیدین

با سلام.

امیدوارم که هنوز کارنامه نگرفته باشید، اما اگه گرفتید هم امیدوارم اشکال نداره!

امیدوارم امسال بر خلاف سال‌های گذشته نمره‌ی زبان انگلیسی‌تون از نمرهی زبان فارسی بیشتر نباشه!

امیدوارم وقتی بیست شدید نگویید بیست شدم ، یا حداقل اگر می‌گویید، وقتی 14 شدید نگوییم بهم 14 داد.

امیدوارم معدلتان 20 نشده باشد. چون اگر شده باشد دیگر نیازی به افق نیست،‌ همکلاسی‌ها خودشان محوتان می‌کنند.

امیدوارم اگر دانشجو هستید، امتحاناتتان شبیه جام حذفی نباشد که هی پشت سر هم حذف کنید.

امیدوارم وقتی از مدرسه به خانه آمدید،‌ مادرتان در جواب سلامتان نگوید ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾـــﻦ ﭼـــﯿـــه؟! !

امیدوارم پدر شما هم به شما نگفته باشد چرا نمی‌خونی؟ چون مسلماً خوانندگی هیچ ارتباطی با درس و تحصیل ندارد. در ضمن، الآن خواننده‌ها را می‌برند شوک ، آبرویشان نیز می‌رود هم!

 

بعداً نوشت: سریال آوای باران هم تموم شد رفت! اما یادتون نره رها از خیلی وقته پیش یه وبلاگ داشت به همین اسم، یعنی به ذهن ِ رها زودتر از حسین سهیلی زاده رسیده بود!

لازم به ذکره که وبلاگ رها رو بستن! کیا؟ یه سری آدم مزخرف،‌ یه سری آدم ...

بیخیال. ما وبلاگ‌نویسا با این چیزا بیخیال نمی‌شیم.

 

بعداًتر نوشت: زمزمه‌ی محبتی،‌ درس معلم ار بود / طفل گریزپای را جمعه به مکتب آورد

  • آیدین

همینجاها بودنا!

شماها ندیدینشون!؟

بابا همین اطراف بودن همیشه

نمی‌دونم چرا نیستن

چرا نمیان!؟

تعدادشون زیاده، امیدوارم هرجا هستن زود برگردن بیان اینجا

دلمون تنگ شده خُب اِ!

آهای هیما خانوم و پارمیدا و سها و الی و پرهام آپامه و پوآ و بهزاد و ...

اگه بخوام همینطوری ادامه بدم این پست نیاز به ادامه مطلب خواهد داشت خُب!

شما اگه ازشون خبر دارین بهمون اطلاع بدین و یه خونواده رو از نگرانی در بیارین.

 

:: ینی شما دلتون براشون تنگ نشده؟ شما نمی‌خواین برگردن؟ به نظرتون چیکار کنیم؟

  • آیدین

نشد من به یکی بگم «دیشب دو ساعت خوابیدم» نگه «بابا تو که خوبی، من دیشب یه ربع خوابیدم»

یعنی تو هر زمینه‌ای تا ثابت نکنن ازت بدبخت‌ترن بی‌خیالت نمیشن ...

کلاً ما ایرانی‌ها اینطوری‌ایم. خوشمون میاد بقیه فکر کنند بدبختیم!

باور کنید! به خدا!

به این مثال کوتاه دقت کنید:

در مسابقات انتخابی جام جهانی در بازی دور رفت ایران - کره جنوبی ،‌ ایران یک بر صفر کره را شکست داد. پس از بازی تماشاگران کره‌ای طی اقدامی زیبا،‌ با اینکه آن بازی را واگذار کرده بودند،‌ زباله‌هایی که خودشان ریخته بودند را جمع کردند و از ورزشگاه خارج شدند.

پس از این اتفاق سیل عظیمی از استیتوس‌ها، فیسبوک و پست‌ها، وبلاگ‌ها را فرا گرفت که همه و همه یک حرف داشتند:

 

این اقدام تماشاگران کره ای در حالی انجام شد که تماشاگران ایرانی زباله های خود را روی سکوها رها کرده و ورزشگاه را ترک کردند. [منبع]

 

همه اطمینان داشتند که ما برعکس دیگر کشورهای جهان (نه فقط کره) سطح فرهنگ پایین‌تری داریم که خب طبیعتاً از این اقدام می‌شد اینطور نتیجه گرفت.

اما هیچکس آن روی سکه را ندید.

در همان مسابقات، دور برگشت،‌ بازی ایران - کره جنوبی در کشور کره:

ایران بار دیگر کره را یک بر صفر شکست داد. روزی که برای همه‌ی ایرانی‌ها سراسر شادی بود. چون ایران به جام جهانی 2014 برزیل راه پیدا کرده بود. کره‌ای ها پس از پایان بازی (با وجود اینکه آنها هم مثل ایران راهی جام جهانی شده‌ بودند) زباله‌هایی که ریخته بودند را به سمت زمین پرت کردند و علاوه بر آن قلوه‌سنگ و بطری‌های نوشیدنی هم دیده می‌شد که به سمت بازیکنان تیم ملی کشورمان پرت می‌شد.

سوال من از فیسبوکی ها و وبلاگ‌نویس‌ها این است که چرا این اقدام بازتاب نداشت؟

آیا اگر بازتاب داشت، به این نتیجه می‌رسیدیم که دیگر کشورهای جهان (نه فقط کره) سطح فرهنگ پایین‌تری نسبت به ما دارند؟ بنده اطمینان دارم اینگونه نبود. بلکه این موضوع را تنها اتفاقی ساده پنداشته و آن‌را به دلیل ناراحتی پس از باخت قابل بخشش می‌دانستند.

 

به نظر شما آیا ما بدبین هستیم؟ آیا از خودمان بدمان می‌آید؟ آیا دیگران باعث شده‌اند که ما اینگونه خودمان را پایین می‌دانیم؟ یا دلیل دیگری دارد؟

 

بعداً نوشت:

نتیجه: وقتی داری با یکی درد و دل می‌کنی اگه طرف گفت: "اینکه چیزی نیست" دورخیز کن با آرنج راستت محکم بزن تو چشم چپش تا مغزش از گوش راستش بپاچه بیرون!

  • آیدین
 
روزها فکر من اینست و حمیدم شب‌ها

گر ما نکنیم پست، چه گوییم به رها؟

 

«حالا من چی بپوشم؟» سوالی که برای هر دختری حداقل 365بار در سال تکرار می‌شود.

عمری این سوال پوچ و نامهم را به سخره گرفتیم،‌ اما ...

 

«حالا من چی پست کنم؟» نام بیماری‌ای است که از دیشب تا حالا به سراغ این حقیر آمده.

 

بنده از دیشب تا همین حالا که این نوشته ها را پست می‌کنم درگیر هستم!

ما یک غلطی کردیم،‌ گفتیم زین پس خودمان پست های خودمان را می‌نویسیم. همین باعث شد که اکنون مثل «چیز» مانده‌ایم در «چیز».

به هرحال من به شخصه قول می‌دهم تا آخر هفته یه چیزی از ذهن خودم بتراوشانم. قسم می‌خورم. به جان کیانا که می‌خوام تو دنیا نباشه.

  • آیدین

تا پنجم همین ماه، وبلاگ بسته باشد

شاید که صاحب آن داغون و خسته باشد

ای دوستان حاضر ، ای دوستان غایب

حدس ِ رها درسته!! قلبی شکسته باشد

فریاد از غریبی که از یاد رفته باشد

در کمپوت گلابی هشدار! هسته باشد

تا اسم هسته آمد ذهنی ظریف پرسید:

اشتون چرا همیشه تنها نشسته باشد؟!

فکرت ببین کجا رفت ای زرد روی عاشق!

عمرن که کاترین اشتون بی دار و دسته باشد

در جمع 5 با 1، در کنفرانس ژنو

تحریم های آتی عهدی گسسته باشد

این بحث داخلی بود! از مرز سر درآورد

ای کاش فال ما در، آن جا خجسته باشد

آری چنانچه گفتم تا پنجم همین ماه

وبلاگ بسته باشد! قلبی شکسته باشد

  • آیدین

پست صوتی وبلاگ درباره پست نذاشتن نویسنده ها.

وبلاگ از بهمن ماه به کار خودش ادامه میده.

ببخشید اگه تو حرفام سوتی دادم، یهو گفتن من بگم وگرنه قرار بود دوستان بگن.

  

 
دریافت

  • آیدین