کمی تا قسمتی طنز

جدیدترین مطالب طنز

به زودی همچین راه میفتد که کف کنید!

پیام های کوتاه
مطالب پربحث‌تر
آخرین دیدگاه‌ها
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۴:۴۷ - ناشناس
    عجب!
نویسندگان

۵۳۸ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

تو یه روز سرد پیجامه گرمت رو می پوشی و می پری تو تختت

بالشت رو درست می کنی، پتو رو می کشی رو خودت

خودت رو اینور و اونور می کنی، یکمم خودت رو می کشی

حسابی که گرم شدی چشاتو می بندی که بخوابی …

یه دفعه می بینی چراغ اتاق رو یادت رفته خاموش کنی!

  • آیدین

یه بار ۶ساله بودم رفته بودم قصابی ، دم عید بود و خیلی هم شلوغ …

قصابه هم گوشت هرکی آماده میشد اینجوری صداش میزد : گوساله کی بود ؟؟؟ گوسفند بیا اینجا …

خلاصه نوبت من شد و ساتورِش رو آورد بالا گفت : تو گوسفندی ؟

منم ترسیدم زدم زیر گریه گفتم نه عمو به خدا من گاوم !!!

جاتون خالی چند نفر در اثر زدن هلیکوپتری زیاد،  پره هاشون شکست ؛

قصاب که داشت واسه خودش رقص چاقو میزد


ک.ف : دخترایی که ابرو برمیدارید ! کصافطا خجالت بکشید مگه شما پسرید که ابرو برمیدارید ؟

  • حمیدرضا مرادی

اینکه بعد از خواستگاری یه نشون می خرن می برن واسه عروس

یه چیزی تو مایه های همون بیعانه ست!

  • محمدرضا اکبری

شناگر ایران بین هشت نفر ششم شده
 
بعد مربی شنای ایران میگه : فراتر از حد انتظار ما ظاهر شده.
 
حتما انتظار داشتی یارو غرق شه ؟

  • آیدین

قیمت اجناس بعضی برندها و مغازه

یجوریه که فقط مونده صاحب شرکتش بیاد بگه نمی خوام بفروشم

فقط گذاشتم دلتون بسوزه!

  • محمدرضا اکبری

بعد از «محمد مرسی» و «حسنی مبارک»

حالا «ممنون حسین» هم رئیس جمهور پاکستان شد!

 

اسامی احتمالی رهبران آینده خاورمیانه:

سعید تشکر

احمد یه دونه ای

عبدالله دمت گرم

فیصل لطف کردی

  • محمدرضا اکبری
ﺑﻪ ﺩﻭ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﻢ دوس دخدرم ﺑﻪ ﮔﻮﺷﯽ ﺁﯾﻔﻮﻧﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻧﻪ:
.
.
.
.
۱ - ﻣﻦ ﮔﻮﺷﯽ ِ ﺁﯾﻔﻮﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ
 
۲ - ﻣﻦ ﺩﻭست دختر ﻧﺪﺍﺭﻡ :|
  • آیدین

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ برای ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ می ره به ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ.

ﻭﻟﯽ اشتباها می ره ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ می نشینه ﻭ ﺷﺮﻭﻉ می کنه ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ.

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ می بینه ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ می شه ﻭ می گه: ﮔﺎﻭﻫﺎ ﺑﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻏﺬﺍ نمی خوﺭﻥ.

ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ می گه: ﺑﻠﻪ، ﺩﺭﺳﺘﻪ. پس من ﭘﺮﻭﺍﺯ می کنم ﻭ می رم ﯾﻪ ﺟﺎی ﺩﯾﮕﻪ می نشینم!

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ می شه، ﺗﺼﻤﯿﻢ می گیرﻩ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ تلافی کنه!

بعد از ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ، بعد از این که ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭﺭﻗﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺭﻭ ﺗﺼﺤﯿﺢ می کنه،

ﻣﺘﻮﺟﻪ می شه ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ می تونه ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ درس رو ﭘﺎﺱ ﮐﻨﻪ.

به همین دلیل به دانشجو می گه: ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ می پرسم، اگر ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﺪهی ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻮ رو می دهم.

ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﺍﯾﻨﻪ: ﺗﻮی ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺗﻮی ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ، ﺗﻮ ﮐﺪﻭم رو ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ می کنی؟

ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ﮐﯿﺴﻪ ﭘﺮ از ﭘﻮﻝ رو!

ﺍﺳﺘاﺩ: ﻭﻟﯽ اگر من بودم، ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ رﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ می کرﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ مهم تر از ﭘﻮﻟﻪ.

ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ﺑﻠﻪ ﺩﻗﯿﻘﺎ! ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰی رو برمی دﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ!

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ می نویسه: "ﮔﺎﻭ" ﻭ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﻭ می ده ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ.

ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﺪﻭﻥ این که ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ می ره ﺑﯿﺮﻭﻥ.

ﻭﻟﯽ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪ بر می گرده ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ

ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ می گه: ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ، ﺷﻤﺎ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﻀﺎﺗﻮن رو ﺯﺩید ﻭﻟﯽ ﻧﻤﺮﻩ من رو ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﻨﻮیسید!

 

 

✔ Copyright 1998-2013 © NEG@R

✔ درسته یکم طولانیه! ولی خیلی باحاله! پیشنهاد میکنم بخونید!

  • محمدرضا اکبری

خنده بر هر درد بی درمان دواست

غیر از اسهال!

  • آیدین

به نمک روی آلوچه قسم،

خانومه اومده می گه:

ببخشید شما که کامپیوتری هستی، نرم افزار free space داری؟

هر چی میخوام کپی کنم رو هاردم می گه free space نیاز داری!

 

✔ خدا به سر شاهده قلبم گرفت اصلا!  :|

  • محمدرضا اکبری